انتخاب مناسبِ «ظریف» برای یک مأموریت
محمدجواد ظریف، معاون راهبردی رئیسجمهور در حالی اول بهمن و تقریبا همزمان با تحلیف دوم ترامپ و بازگشتش به کاخ سفید راهی داووس شد که حالا دیگر کمتر کسی است که وضعیت خاص و پیچیده ایران در فاصله سالهای 2016 تا 2020 را به خاطر نیاورد. . او که به دعوت رسمی مجمع جهانی اقتصاد برای شرکت در پنجاه و پنجمین مجمع جهانی اقتصاد(داووس ۲۰۲۵) عازم سوئیس شد، علاوه بر مشارکت در برنامههای اجلاس و شرکت در میزگردها با موضوعات مختلف منطقهای و جهانی، در یکی از جلسات اصلی مجمع با فرید زکریا، مجری سی.ان.ان نیز گفتوگو کرد. ظریف اما اکنون بیش از هر کسی به اهمیت رایزنیها و حضورش در داووس 2025 آگاه است به خصوص اگر به یاد بیاوریم که او در 8 دقیقه نطق آتشینش در دوران مبارزات انتخاباتی و همراهی با پزشکیان در صداوسیما با قدرت گفته بود چند ماه دیگر دونالد ترامپ باز میگردد و شما هیچ برنامهای ندارید؛ و اکنون به نظر میآید دستکم با توجه به دقت پیشبینیاش، خود او از جمله، کسانی است که لااقل میداند اکنون کشور در چه موقعیت خطیری قرار دارد.
اجلاس داووس و اهمیت حضور ایران
اما در بیان اینکه چرا این بار و در موقعیت خاص امروز، حضور ایران در اجلاس داووس اهمیت دارد باید ابتدا به این نکته اشاره کرد که اجلاس داووس طی ادوار گذشته صحنه اتفاقات سیاسی زیادی بوده است. دونالد ترامپ درحاشیه نخستین حضورش در اجلاس داووس در سال 2016 از فرصت دیدار با سران کشورهای اروپایی از جمله «ترزا می» نخستوزیر وقت بریتانیا و «بنیامین نتانیاهو» نخستوزیر اسرائیل برای بحث درمورد ایران استفاده کرد.
در این بین اما 5 روز زمان طلایی برای نمایندگان کشورها وجود دارد تا دستکم به تبیین نظرات دولتهای خود در میان سیاستمداران کشورهای دیگر بپردازند و امسال حضور ظریف همزمان با مراسم تحلیف ترامپ شاید یک فرصت ویژه برای ایران باشد، چرا که همان عامل تحلیف موجب توجه بیشتر مجامع جهانی به ایران نیز شده است.
ظریف در ماموریت مخفی داووس؟!
در این بین همزمان با سفر ظریف به سوئیس انواع رایزنیها و گمانهزنیها درباره این سفر نیز در محافل سیاسی کشور شنیده میشود. ظریف به دلایل مختلف توامان زیر ذرهبین تندروها، مخالفان و حامیان پزشکیان است و اقدامات و اظهارات او مورد توجه قرار میگیرد.
همچنین اصلِ سفر ظریف به داووس به جای خود واکنشبرانگیز بود و البته همزمانی این اجلاس با آغاز به کار رسمی ترامپ به عنوان رئیسجمهور آمریکا نیز مزید بر علت شد. مخالفان و منتقدان ظریف معتقدند که او برای ماموریتی پنهانی از سوی دولت به داووس سفر کرده و حامیان او نیز از این حضور استقبال کردند.
مساله خبرسازی درباره مذاکرات پنهان ظریف با طرفهای آمریکایی در دهکده داووس چنان بالا گرفت که در نهایت مدیرکل رسانه معاون راهبردی رئیسجمهور درباره گمانهزنیهای انجام شده در برخی رسانهها مبنی بر انجام مذاکرات با آمریکا در داووس، ضمن دعوت مجدد از اشخاص و رسانهها برای خودداری از دامنزدن به شایعات بیاساس تصریح کرد: هیچگونه مذاکرهای در داووس با آمریکا و یا هیچ کشور ثالث دیگری در این خصوص صورت نگرفته و بدیهی است هرگونه مذاکرهای، بر اساس تصمیم مقامات عالی نظام و در چارچوبهای معمول دیپلماتیک با محوریت وزارت امور خارجه انجام میشود.
طرح مساله مذاکرات پنهان از کجا رقم خورد؟
برخی از انتقادات نیز این مساله را دربرمیگرفت که چرا به جای وزیرخارجه، محمدجواد ظریف در داووس حاضر شده در حالی که سال گذشته نیز مرحوم امیرعبداللهیان در این اجلاس حضور داشت.
اما تاریخچه حضور مقامات ایرانی در این اجلاس نشان میدهد که حضور نمایندگان دیگر بجز وزیر امور خارجه در این مجمع نهتنها غیرعادی نیست، بلکه پیش از این نیز در چارچوب سیاستهای دیپلماتیک ایران رخ داده است.
نکته جالبتر اما این است که مساله طرح مذاکرات پنهان را کارشناسی که خبرگزاری فارس درباره ظریف در داووس با او مصاحبه کرده، برای نخستین بار مطرح کرد و نوشت: «حضور ظریف در این اجلاس با سمت معاون راهبردی رئیسجمهور درحالی صورت گرفته که طبق قانون مجلس انتصاب او در این جایگاه منع قانونی دارد. کنعانیمقدم، تحلیلگر مسائل سیاسی افزود: «حضور غیرمنتظرۀ ظریف در سوئیس شائبۀ مذاکرات پنهان و دور از هماهنگی را تقویت میکند و اگر هم قرار باشد تحولاتی در سطح دیپلماتیک رقم بخورد باید طبق روال آن و از طریق وزارت خارجه و در چارچوب قوانین جمهوری اسلامی باشد. دخالت یک معاونت غیرمرتبط و غیرقانونی در امور رسمی و خارجی کشور، انحراف از مر قانون است.»
از مجموع سخنان ظریف با فریدزکریا میتوان یک خط مشخص را دریافت؛ او تلاش میکند که به جهان پیغامی را منتقل کند؛ این که ایران آماده مذاکره و نتانیاهو یک دروغگو است، اینکه مقاومت حتی پیش از انقلاب ایران وجود داشته و از همه مهمتر جهان باید همه صداها و از جمله صداهای تازه پس از برآمدن دولت مسعود پزشکیان را بشنود
اما از اساس آن چه فارس سعی میکند کارشناس خود را در مسیر هدفمند شده آن قرار بدهد صحیح نیست و هر چند در سالهای گذشته معمولاً وزیر امور خارجه ایران بهعنوان نماینده رسمیکشور در اجلاس داووس شرکت میکرد؛ این تنها روش نمایندگی ایران در این مجمع نبود و در برخی از سالها، مقامات دیگری در این اجلاس حضور داشتند. خاتمی و روحانی در قامت رئیسجمهور در این اجلاس ایران را نمایندگی کردهاند و پرویز داوودی هم در قامت معاون اول همین نقش را ایفا کرده است.
در واقع جریان تندرو در این روزها تلاش کرد به نوعی نشان بدهد که حتما مذاکرات پنهانی در جریان است و در این بین همین روند منجر به کشمکشهای مجازی شد که حامیان دولت از هر مذاکره حتی پنهان استقبال میکنند و در مقابل جریان تندرو با هر مذاکره پیدا و پنهان به کل مخالف هستند.
عبدالرضا داوری نیز در واکنش به این حضور نوشت: مجمع جهانی اقتصاد در داووس، کانون سالانه گفتوگو، مذاکره و لابی در نهادهای قدرت و ثروت جهانی است و درست در روزی که ترامپ به کاخ سفید رفت، جواد ظریف هم با هماهنگی مقامات و نهادهای عالی رتبه و بالادستی نظام عازم داووس شد تا ایستگاه اول در مسیر حل منازعات ایران و آمریکا را بنا کند.
اهمیت حضور دیپلماتیک آقای معاون
اما فارغ از آن چه در حواشی جریان داشت، ظریف به عنوان دیپلماتی باسابقه به خوبی میداند که وضعیت و شرایط اکنون برای ایران چقدر با همیشه متفاوت است و او اکنون باید نقشی چندگانه را بر عهده بگیرد.گفتگوی او با فرید زکریا تحلیلگر و روزنامهنگار برجسته شبکه سی ان ان نیز به طور مستقیم پخش شد و پاسخهای او احتمالا در کاخ سفید نیز شنیده شده است.
اصلِ سفر ظریف به داووس به جای خود واکنشبرانگیز بود و البته همزمانی این اجلاس با آغاز به کار رسمی ترامپ به عنوان رئیسجمهور آمریکا نیز مزید بر علت شد. مخالفان و منتقدان ظریف معتقدند که او برای ماموریتی پنهانی از سوی دولت به داووس سفر کرده و حامیان او نیز از این حضور استقبال کردند
یکی از اصلیترین پرسشهای مهم مطرحشده از ظریف، نیز درباره احتمال توافق جدید با ایران و شرطهای ایالات متحده بود. خبرنگار از معاون رئیس جمهوری پرسید که آیا ایران حاضر به پذیرش توافقی جدید است که علاوه بر مسائل هستهای، تعهداتی درباره توقف حمایت از گروههایی مانند حماس و حزبالله را نیز شامل شود؟
ظریف در پاسخ گفت: «ایالات متحده همیشه تأکید داشته که باید یک توافق منطقهای وجود داشته باشد. اکنون ما یک توافق منطقهای داریم. ما روابط خوبی با عربستان سعودی و امارات متحده عربی برقرار کردهایم. علاوه بر این، من اخیراً در مقالهای که در مجله Economist منتشر کردم، پیشنهاد یک چارچوب جدید منطقهای را دادهام که آن را Mawata (انجمن گفتوگوی غرب آسیا) نامیدم. این چارچوب مبتنی بر مودت و همکاری به جای دشمنی است.»
وی در ادامه افزود: «اما نکته اینجاست که آدرس مسئله اشتباه است. مسئله مقاومت در منطقه به تهران مرتبط نیست؛ بلکه به اشغالگری اسرائیل، آپارتاید، نسلکشی و نقض حقوق فلسطینیان مربوط میشود. تا زمانی که مسئله فلسطین حلنشده باقی بماند، مقاومت ادامه خواهد داشت، چه با حمایت ایران و چه بدون آن.»
اشاره ظریف به خروج ترامپ از برجام
ظریف همچنین به خروج آمریکا از برجام در دوران ترامپ اشاره کرد و گفت: «ترامپ تحت تأثیر مشاورانش مانند جان بولتون از برجام خارج شد، زیرا آنها معتقد بودند ایران در حال فروپاشی است و خروج ناگهانی از برجام میتواند آخرین میخ بر تابوت ایران باشد. این تحلیل کاملاً اشتباه بود. اکنون حتی آمریکا میگوید که ایران تنها چند روز تا توانایی ساخت سلاح هستهای فاصله دارد، اما همانطور که قبلاً گفتم، اگر ما قصد ساخت سلاح هستهای داشتیم، خیلی پیشتر این کار را انجام داده بودیم.»
این اشاره ظریف در چنین روزی که رابطه ترامپ و بولتون از همیشه بدتر است البته نشان از هوشمندی او داشت. البته ظریف نتانیاهو را نیز بی نصیب نگذاشت و بااشاره به ادعاهای نتانیاهو از سال ۱۹۹۴ مبنی بر این که ایران ظرف شش ماه آینده به سلاح هستهای دست پیدا میکند، گفت: «اکنون نزدیک به ۳۰ سال از آن ادعاها گذشته و همچنان از ایران بهعنوان تهدید قریبالوقوع یاد میشود. این چیزی جز تلاش برای امنیتیسازی ایران نیست.»
ظریف گفت: «کسانی که مدعیاند ایران چند روز تا ساخت بمب هستهای فاصله دارد، چرا از برجام که حداقل برای ۱۵ سال ایران را از دستیابی به سلاح هستهای دور میکرد، استقبال نکردند؟»
آیا ظریف قصد مخابره پیغامی را داشت؟
اما شاید یکی از مهمترین اظهارات ظریف اشاره او به اختلافات میان سیاسیون داخل کشور بود. ظریف به انتقادات و پروندههایی که علیه وی در محاکم قضایی مطرح شده، پرداخت و گفت: «برخی از جریانهای مخالف تلاش کردهاند پروندههایی علیه من تشکیل دهند تا مرا از سمت فعلیام برکنار کنند. یکی از این ادعاها، تابعیت فرزندانم است که در زمان دانشجویی من در آمریکا متولد شدند و تابعیت آمریکایی دارند. این مسئله کاملاً در چارچوب قوانین بوده و نقضی صورت نگرفته است.» وی افزود: «این اختلافنظرها نشاندهنده تکثر آرا در ایران است. ایران یک جامعه تکصدایی نیست و دیدگاههای مختلف باید شنیده شوند. حتی اگر این نظرات مخالف ما باشند، نباید آنها را خاموش کنیم.»
از مجموع سخنان ظریف با فریدزکریا میتوان یک خط مشخص را دریافت؛ او تلاش میکند که به جهان پیغامی را منتقل کند؛ این که ایران آماده مذاکره و نتانیاهو یک دروغگو است، اینکه مقاومت حتی پیش از انقلاب ایران وجود داشته و از همه مهمتر جهان باید همه صداها و از جمله صداهای تازه پس از برآمدن دولت مسعود پزشکیان را بشنود.
با بررسی خطی اظهارات معاون راهبردی رئیسجمهور حال به نظر میرسد همه آن چه او قصد داشته با استفاده از فرصت داووس به جهان منتقل کند به خوبی انتقال یافته است.