به روز شده در: ۱۸ بهمن ۱۴۰۳ - ۱۶:۰۰
کد خبر: ۶۷۴۹۱۷
تاریخ انتشار: ۱۰:۲۳ - ۱۸ بهمن ۱۴۰۳

پیام ترامپ به تهران/آیا امضای یادداشت فشار حداکثری پاسخ واحدی از ایران خواهد گرفت؟

روزنو :براساس یادداشتی که ترامپ امضا کرده، قرار است «به موجب آن فشار حداکثری بر دولت جمهوری اسلامی ایران بازگردانده شده، ایران از همه مسیرها برای دستیابی به سلاح هسته‌ای محروم شود و با نفوذ بدخیم ایران در خارج مقابله کند.» در این یادداشت تاکید شده که ایران باید از داشتن سلاح هسته‌ای و موشک‌های بالستیک قاره‌پیما محروم شود، «شبکه تروریستی ایران باید خنثی شود» و باید با توسعه تهاجمی موشکی ایران و همچنین سایر قابلیت‌های تسلیحات نامتقارن و متعارف مقابله کرد.

پیام ترامپ به تهران/آیا امضای یادداشت فشار حداکثری پاسخ واحدی از ایران خواهد گرفت؟

اینطور به نظر می‌‏رسد که در این شرایط حساس که ایران با انبوهی از مشکلاتِ حل‏‌نشده و به‌‏حال‏‌خود رها‏شده اقتصادی، سیاسی و اجتماعی روبه‌‏رو است، هنوز ساختار سیاسی کشور نتوانسته است به طور نسبی به اجماعی در خصوص راهبردی که باید در پیش بگیرد برسد.

«دوستان توجه ندارند که شرایط امروز دنیا با شرایط شش ماه دیگر متفاوت خواهد بود». این جمله‌ای است که جواد ظریف وزیر خارجه اسبق و معاون فعلی مسعود پزشکیان، چند سال پیش در ضرورت استفاده از فرصت‌های دیپلماتیک و تامین منافع ملی به زبان آورد. اشاره ظریف به فرصت‌سوزی‌ها در مذاکرات دیپلماتیک پیرامون موضوع هسته‌ای با توجیه تغییر شرایط در آینده به نفع ایران بود. 

گذر زمان ثابت کرد که ظریف درست می‌گفت. بعد از خروج آمریکا از برجام در سال 2018، دولت حسن روحانی مذاکراتی را در دولت بایدن برای بازگشت به برجام صورت داد اما این مذاکرات درحالی‌که به قول روحانی برای نهایی شدن «تنها به یک امضا نیاز داشت»، متوقف ماند و سیدعباس عراقچی که در آن زمان مذاکره‌کننده ایران بود، کار را به علی باقری‌کنی، در دولت سیدابراهیم رئیسی واگذار کرد.

روند مذاکرات در دولت رئیسی نیز به جایی نرسید و توجیه مشهور «زمستان سخت» باعث شد تا دولت رئیسی به انتظار فرصتی بنشیند که هرگز از راه نرسید. در عوض آنچه که از راه رسید، نه زمستان سخت برای اروپا، بلکه کاهش ارزش پول ملی، اعتراضات سال 1401، فشارهای دیپلماتیک سنگین اروپا و آمریکا، بحرانی شدن ناترازی‌های مختلف در عرصه اقتصاد و انرژی برای ایران بود و در نهایت حمله هفتم اکتبر حماس به اسرائیل و واکنش نامتناسب اسرائیل به این حمله، تضعیف نسبی حزب‌الله لبنان و حماس و سقوط بشار اسد در سوریه به‌عنوان ستون فقرات محور مقاومت، از راه رسیدند. در این میان ایران در دو رفت و برگشت نظامی، وارد رویارویی مستقیم نظامی با اسرائیل شد. 

حالا بایدن رفته و ترامپ با دستور کار فشار حداکثری به قدرت بازگشته است. جهان امروز به طور قطع با جهان دولت بایدن متفاوت است. دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری آمریکا سه‌شنبه‌شب یادداشتی را امضا کرد که براساس آن قرار است فشار حداکثری به ایران بازگردانده شود. البته ترامپ ضمن امضای این یادداشت، ابراز تمایل کرد تا با مسعود پزشکیان مذاکره کند.

او گفت در امضای سند ریاست‌جمهوری درباره ایران دچار تردید بوده و آن را تصمیمی بسیار سخت توصیف می‌کند و ابراز امیدواری کرد که نیازی به استفاده از آن نباشد. او گفت:«خواهیم دید که آیا می‌توانیم با ایران به توافق برسیم یا نه. ایران نباید به سلاح هسته‌ای دست یابد. ایران بیش از حد به دستیابی به سلاح هسته‌ای نزدیک شده است.» 

براساس یادداشتی که ترامپ امضا کرده، قرار است «به موجب آن فشار حداکثری بر دولت جمهوری اسلامی ایران بازگردانده شده، ایران از همه مسیرها برای دستیابی به سلاح هسته‌ای محروم شود و با نفوذ بدخیم ایران در خارج مقابله کند.» در این یادداشت تاکید شده که ایران باید از داشتن سلاح هسته‌ای و موشک‌های بالستیک قاره‌پیما محروم شود، «شبکه تروریستی ایران باید خنثی شود» و باید با توسعه تهاجمی موشکی ایران و همچنین سایر قابلیت‌های تسلیحات نامتقارن و متعارف مقابله کرد.

در این یادداشت به وزیر خزانه‌داری دستور داده شده تا حداکثر فشار اقتصادی را بر دولت ایران اعمال کند؛ از جمله با تحریم یا اعمال مکانیسم‌های اجرایی بر کسانی که تحریم‌های ایران را نقض می‌کنند. وزیر خزانه‌داری همچنین برای تمام بخش‌های تجاری مرتبط - از جمله حمل و نقل، بیمه و اپراتورهای بندری - در مورد خطرات برای هر شخصی که آگاهانه تحریم‌های ایالات متحده را در رابطه با ایران یا یک نماینده از ایران نقض می‌کند، هشدار خواهد داد. وزیر امور خارجه آمریکا نیز براساس این یادداشت موظف شده تا معافیت‌های تحریمی موجود را تعدیل یا لغو کند و با وزیر خزانه‌داری برای اجرای کمپینی با هدف به صفر رساندن صادرات نفت ایران همکاری کند.

نماینده دائم ایالات متحده در سازمان ملل متحد نیز  با متحدان کلیدی آمریکا برای تکمیل بازگرداندن تحریم‌ها و محدودیت‌های بین‌المللی علیه ایران همکاری خواهد کرد. در این یادداشت تاکید شده:«مدارای دولت قبلی در برابر تهدیدات ایران علیه شهروندان و شرکت‌های آمریکایی اکنون پایان می‌یابد.» دادستان کل نیز تمام مراحل قانونی موجود را برای تحقیق، اخلال، و پیگرد قانونی شبکه‌های مالی و لجستیکی، عوامل عملیاتی یا گروه‌های عملیاتی در داخل ایالات متحده که توسط ایران یا یک نماینده ایران حمایت می‌شوند، دنبال خواهد کرد.

دادستان کل، رهبران و اعضای گروه‌های تحت حمایت ایران که شهروندان آمریکایی را دستگیر، آسیب رسانده یا کشته‌اند تحت پیگرد قانونی قرار خواهد داد و خواستار دستگیری و استرداد آنها به ایالات متحده خواهد شد. ترامپ همچنین در این یادداشت تاکید کرده که در اختیار داشتن توانایی‌های تسلیحات هسته‌ای ایران را تحمل نخواهد کرد، و «همچنین حمایت پایدار ایران از تروریسم، به‌ویژه علیه منافع ایالات متحده را نخواهد پذیرفت». 

هرچند ترامپ پس از امضای این یادداشت در پاسخ به خبرنگاری که پرسید آیا برای شروع مذاکرات، با ایرانی‌ها درباره نوع توافق تماس گرفته‌اید؟ گفت:«با آنها تماس می‌گیرم، برایم مهم نیست که آنها تماس بگیرند یا من بگیرم. بسیاری از افراد می‌گویند بگذار آنها تماس بگیرند؛ برای من این مهم نیست».

برخی معتقدند از آنجایی‌که ترامپ دستور اجرایی امضا نکرده و آنچه امضا کرده یک یادداشت ریاست‌جمهوری است و بنابراین رسمیت کمتری دارد، پس می‌توان نتیجه گرفت که متن این یادداشت چندان ضمانت اجرایی ندارد. اما واقعیت این است که اندکی آشنایی با ساختار سیاست‌گذاری در آمریکا و توجه کافی و دقیق به متن این یادداشت، این نتیجه را در ذهن متصور می‌کند که این یادداشت حاوی نکات و سیاست‌هایی است که می‌تواند بسیار خطرناک باشد.

این متن حاوی خواسته‌های حداکثری دولت آمریکا ازایران بر سر میز مذاکره است. استفاده از جمله «محروم‌کردن ایران از همه مسیرها برای دستیابی به سلاح‌ هسته‌ای» جمله‌ای بسیار خطرناک است که می‌تواند زمینه را برای سیاست‌گذاری نظامی علیه تاسیسات هسته‌ای ایران فراهم کند.

نکته جالب این است که در همان روز امضای این یادداشت، روزنامه نیویورک‌تایمز، در گزارشی مدعی شد که اطلاعات جدید، مقامات آمریکایی را قانع کرده که تیمی مخفی از دانشمندان ایران در حال بررسی روشی سریع‌تر برای ساخت سلاح اتمی‌اند. این روزنامه نوشت:«این تحولات در حالی رخ می‌دهد که نشانه‌هایی حاکی از آن است که رئیس‌جمهور جدید ایران به‌دنبال مذاکره با دولت ترامپ است.

به گفته مقامات، این اطلاعات در ماه‌های پایانی دولت بایدن جمع‌آوری شد و سپس در جریان انتقال قدرت به تیم امنیت ملی رئیس‌جمهور ترامپ منتقل شد. این ارزیابی اطلاعاتی هشدار داد که مهندسان و دانشمندان تسلیحاتی ایران در حال بررسی یک راه میانبر هستند که به آن‌ها امکان می‌دهد ذخایر رو به رشد سوخت هسته‌ای خود را ظرف چند ماه - به‌جای یک سال یا بیشتر - به یک سلاح عملیاتی تبدیل کنند، البته تنها در صورتی که تهران تصمیم بگیرد رویکرد فعلی خود را تغییر دهد.

مقامات آمریکایی در مصاحبه‌های ماه گذشته اعلام کردند که همچنان بر این باورند که ایران هنوز تصمیم به تولید سلاح هسته‌ای نگرفته‌است اما اطلاعات جدید نشان می‌دهد که تهران به‌طور جدی در حال بررسی گزینه‌های جدیدی برای بازدارندگی در برابر حمله احتمالی آمریکا یا اسرائیل است. مقامات آمریکایی معتقدند که ایران دانش لازم برای ساخت یک سلاح هسته‌ای قدیمی‌تر را دارد؛ سلاحی که می‌توان آن را بسیار سریع‌تر از طراحی‌های پیشرفته‌تری که تهران قبلاً در نظر گرفته بود، مونتاژ کرد. این نوع سلاح قادر نخواهد بود به‌اندازه‌ای کوچک شود که روی یک موشک بالستیک نصب شود. همچنین، احتمالاً از نظر قابلیت اطمینان نیز بسیار ضعیف‌تر از طراحی‌های مدرن سلاح‌های هسته‌ای خواهد بود.»

 
واکنش مقام‌های دیپلماتیک ایران

نخستین واکنش ایران به اظهارات ترامپ از زبان سیدعباس عراقچی، وزیر امورخارجه ایران شنیده شد. عراقچی در حاشیه جلسه هیئت دولت گفت: «اگر موضوع اصلی این است که ایران دنبال سلاح هسته‌ای نرود که این قابل حصول است و چیز مشکلی نیست. فشار حداکثری یک تجربه شکست‌خورده است و امتحان مجدد آن هم به شکست دیگر منجر خواهد شد.

مواضع ایران مشخص است و عضو ان‌پی‌تی است و فتوای رهبری نیز وجود دارد که تکلیف را برای ما مشخص کرده است.» اشاره عراقچی صرفاً به بخش هسته‌ای صحبت‌های ترامپ بود. عراقچی به موضوعات دیگری که در سخنان ترامپ و یادداشتی که او امضا کرده، اشاره‌ای نکرد؛ موضوعاتی نظیر، شبکه مقاومت تحت حمایت ایران، اقدامات ایران در منطقه و برنامه موشک‌های بالستیک ایران تاکنون مورد نظر مقامات ایران قرار نگرفته است. 

اسماعیل بقائی، سخنگوی وزارت امور خارجه نیز روز گذشته در گفت‌‌وگو با خبرگزاری ایرنا، در مورد سخنان اخیر دونالد ترامپ، گفت: ادعای تلاش ایران برای ساخت تسلیحات هسته‌ای دروغ بزرگی است که بارها خلاف آن ثابت شده است و چنانچه کسی به دنبال اطمینان نسبت به چنین موضوعی باشد به سادگی قابل حصول است.

برخلاف رژیم صهیونیستی که در هیچ‌یک از معاهدات بین‌المللی منع تسلیحات کشتارجمعی عضویت ندارد و در جنگ علیه مردم غزه صراحتاً تهدید به استفاده از سلاح هسته‌ای کرد، جمهوری اسلامی ایران عضو معاهده عدم اشاعه بوده و برنامه هسته‌ای ایران تحت نظارت‌ کامل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی وفق موافقتنامه‌های پادمان قرار دارد.

اساساً جمهوری اسلامی ایران سلاح‌های کشتارجمعی را بنا به دلایل متقن اسلامی و انسانی و براساس فتوای مقام معظم رهبری حرام می‌داند.» اسماعیل بقائی همچنین با یادآوری پایبندی اصولی ایران به مسیر دیپلماسی برای حل‌وفصل اختلافات بین دولت‌ها براساس احترام متقابل و فهم واقع‌بینانه از منافع متقابل و دوسویه مترتب بر هر مذاکره‌ای، تصریح کرد: «نظام جمهوری اسلامی ایران به عنوان میراث‌دار تاریخ و تمدن بزرگ و کهن ایرانی-اسلامی، بارها ثابت کرده است که در عین آمادگی برای تعاملات سیاسی و دیپلماتیک به منظور تامین منافع ملی خود، در دفاع از منافع و امنیت ملی خود نیز قاطع و مصمم است و به هرگونه تهدید و فشار با حداکثر ایستادگی و مقاومت پاسخ خواهد داد.»

اما واقعیت این است که هنوز از ایران صدای واحدی در قبال موضوع مذاکره با آمریکا به گوش نمی‌رسد. هنوز مشخص نیست که سکان مذاکره در دست کیست! علی شمخانی خود را مسئول پرونده هسته‌ای معرفی می‌کند و درست در روزی که دو روزنامه نیویورک‌تایمز آمریکا و تلگراف لندن ادعای حرکت ایران به سمت ساخت سلاح‌ هسته‌ای و توسعه موشک‌ قاره‌پیما با برد 3000 کیلومتر را مطرح می‌کنند، به بازدید نمایشگاه دستاوردهای هسته‌ای می‌رود.

او چندی پیش نیز در مصاحبه‌ای مفصل و تصویری تلویحاً ایده مذاکره با آمریکا را نامناسب توصیف کرده بود. از سوی دیگر وزارت امورخارجه در اطلاعیه‌ای اعلام می‌کند که مسئولیت مذاکرات هسته‌ای همچنان با وزارت امورخارجه است اما سیاست‌های کلی آن در شورای عالی امنیت ملی تعیین می‌شود.

علی‌اکبر احمدیان، دبیر جدید شورای امنیت ملی نیز که اخیراً جایگزین علی شمخانی شده، چند روز پیش در سخنانی در مشهد گفت:«برخی افراد گفت‌وگو و مذاکره را در تقابل با استقامت قرار می‌دهند. این برداشت اشتباه است. با کفار هم می‌شود مذاکره کرد، اما با رعایت چه اصلی؟ بر مبنای اصل مقاومت می‌شود مذاکره کرد. براساس مقاومت است که جهاد اصغر و جهاد اکبر معنا پیدا می‌کند، جهاد کبیر هم معنا پیدا می‌کند. مفهوم اطاعت نکردن این نیست که حتماً زد و خورد داشته باشید، مفهوم این است که گوش به حرف‌شان ندهید. جایی که حرف‌شان را منطقی و قابل جمع با اصول خودتان می‌بینید، اشکالی ندارد گوش کنید اما جایی که تناقض و تضاد باشد، آنجا نمی‌شود گوش کرد. زندگی ائمه ما پر از تشخیص مواردی است که کجا می‌شود کوتاه آمد و کجا نمی‌شود. اگر جایی که باید کوتاه بیاییم، سرسختی کنیم، آسیب می‌بینیم. آنجایی هم که باید بایستیم، اگر کوتاه بیاییم، باز اشتباه است. قدرت مومن و قدرت عقل بر همین مبناست. عقل آن چیزی است که بین دو ضرر، اقل‌الضررین را تشخیص دهد و بین دو نفع اکثرالنفعین را تشخیص بدهد.»

این سخنان نشان از وجود تفکر عملگرایی در دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی است. احمدیان در بخش دیگری از سخنان به صورت تلویحی به اختلافات داخلی در بحث مربوط به مذاکره اشاره کرده و دوگانه‌سازی مذاکره کردن یا نکردن را از مضرات فضای سیاسی کشور برشمرد و گفت:«فرار از دوگانه‌ها هنر مؤمنین است و گیر افتادن در آن‌ها اشتباه است. می‌گویند «به مذاکره بگویید بله یا بگویید خیر». ما گفتیم «نه می‌گوییم بله و نه می‌گوییم خیر».

این دوگانه‌ها مانند مذاکره یا عدم مذاکره، موافقت با FATF یا مخالفت با آن را دشمن می‌سازد و بعضی به آن‌ها دامن می‌زنند. هدف همه این موارد اختلاف در جبهه مقاومت و جامعه ایران است. دوگانه‌سازی، ایجاد اختلاف، چندگانه‌سازی، تحقیر، مسخره‌کردن و متهم کردن به ترس، از ابزارهای دشمن است. حالا یک بار غریبه این کارها را می‌کند اشکالی ندارد، اما یک وقت خود ما این کار را نسبت به هم انجام می‌دهیم. مراقب این باید بود.»

از سوی دیگر، آنچه که در تریبون ائمه جمعه سراسر کشور در روزهای اخیر منتشر شده، عمدتاً در نفی کامل مذاکره بوده است. برخی از نمایندگان مجلس نیز با تندترین ادبیات به اظهارات برخی مقامات دولتی در آمادگی دولت پزشکیان برای ورود به روند مذاکره تاخته‌اند.

به طور کلی اینطور به نظر می‌رسد که در این شرایط حساس که ایران با انبوهی از مشکلاتِ حل‌نشده و به‌حال‌خودرها‌شده‌ی اقتصادی، سیاسی و اجتماعی روبه‌رو است، هنوز ساختار سیاسی کشور نتوانسته است به طور نسبی به اجماعی در خصوص راهبردی که باید در پیش بگیرد برسد.

گام نخست ورود به مذاکره اجماع در داخل است. در غیر این صورت و بدون رسیدن به چنین اجماعی، ورود به مذاکره ممکن است حاوی مضراتی باشد که ممکن است فواید آن را در سایه قرار دهد.

پیگیری سیاست ابهام در زمینه مسئله هسته‌ای دیگر تامین‌کننده منافع ملی کشور نیست. ایران به دلایل مختلف دیگر توان ادامه وضع موجود را ندارد. 

خبر های روز