
ورق ایران روی میز معامله اوکراین
معادلات روابط بینالملل متأثر از تغییر وزنکشیها با سرعت سرسامآوری در حال تغییر و تحول است. بازی همان مسئله قدیمی شرق و غرب است، اما مؤلفههای ایدئولوژیک کمونیسم و امپریالیسم جای خود را به منافع و مفاهیم ذهنیتی امنیت-هویت داده است.
علی ودایع: معادلات روابط بینالملل متأثر از تغییر وزنکشیها با سرعت سرسامآوری در حال تغییر و تحول است. بازی همان مسئله قدیمی شرق و غرب است، اما مؤلفههای ایدئولوژیک کمونیسم و امپریالیسم جای خود را به منافع و مفاهیم ذهنیتی امنیت-هویت داده است.
چشمانداز ژئوپلیتیکی خاورمیانه مدتهاست تحت تأثیر روابط پیچیده بین بازیگران دولتی مختلف قرار گرفته است. روسیه و ایران در پویایی و وزنکشیهای جدید، جایگاه مهمی را به خود اختصاص دادهاند. تحولات اخیر درباره مناقشه در اوکراین و روابط رو به رشد بین روسیه و ایالات متحده، تحلیل انتقادی را درباره اینکه آیا روسیه ممکن است اتحاد خود با ایران را برای دستیابی به یک راهحل مطلوب با غرب قربانی کند یا خیر، انجام میدهد.
مخمصه اوکراین بدون چشمانداز روشنی در میدان نبرد مواجه است. کییف همچنان مطالبه کمک و پول میکند، اما در آن طرف میدان سرخ مسکو نهتنها نشانهای از خستگی دیده نمیشود، بلکه دکترین اتمی روسیه به شکل خطرناکی بازنویسی شده است. در شرایطی که به صورت نسبی اوضاع بهنفع روسیه محسوب میشود، متغیر تأثیرگذاری به نام «دونالد ترامپ» در حال تغییر وضعیت تقابل «ولادیمیر پوتین» است.
نشست هفته گذشته «سرگئی لاوروف»، وزیر امور خارجه روسیه، با «مارکو روبیو» در ریاض را باید یک اتفاق ویژه در بیسابقهترین سطح تنش مسکو و واشنگتن پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی قلمداد کرد. همزمان با بازگشت «مرد دیوانه» به کاخ سفید، این سناریو مطرح بود که اوکراین همانند آلمان به بخش غربی و شرقی تقسیم خواهد شد. کار «ولودیمیر زلنسکی»، رئیسجمهوری اوکراین، هم تمام است تا یک «معامله دلچسب» رقم بخورد.
گاردین مینویسد این نخستین بار نیست که ابرقدرتها در خاورمیانه برای تجزیه یک کشور اروپایی با یکدیگر ملاقات میکنند. در کنفرانس ۱۹۴۳ تهران نیز رهبران اتحاد جماهیر شوروی، ایالات متحده آمریکا و بریتانیا در ایران حضور پیدا کردند و خطی بر اروپای شرقی کشیدند. اکنون در ریاض به نظر میرسد ترامپ نقش روزولت (رئیسجمهوری وقت آمریکا در سال ۱۹۴۳) را برعهده خواهد گرفت و پوتین نقش استالین را بازی خواهد کرد. اما دیگر جایی برای جانشین چرچیل نمانده و بریتانیا دور از نشست به رهبران مضطرب اروپایی پیوسته است.
برخی معتقدند برقراری آتشبس در اوکراین یا حضور ترامپ در رژه روز پیروزی میدان سرخ محال است اما ملاقات قریبالوقوع ترامپ و پوتین به سوژهای داغ برای گمانهزنی تبدیل شده است. اگرچه کاخ سفید همچنان ادبیات سخت را علیه کرملین حفظ کرده، اما مهم این است که در اوج تخاصم طرفین به دنبال رسیدن به یک توافق هستند؛ در یک طرف ترامپ میخواهد با استراتژی «صلح از موضع قدرت» خواستههایش را مطالبه کند، در طرف مقابل هم پوتین هرآنچه را که برای ایجاد منطقه حائل میخواست، در دست دارد.
در قلب پرونده جنگ اوکراین، نام ایران همواره مطرح بوده است. تهران و کییف اگرچه به لحاظ هویتی و رفتاری دارای تفاوتهای فاحشی هستند، اما در تقابل شرق و غرب در دوران پساقطبی همواره نام آنها مطرح بوده است. سرنوشت همکاریهای ایران و روسیه در سایه فریز آتش تخاصم روسیه و آمریکا به یک بحث مناقشهانگیز تبدیل شده است.
فرصت و تهدید اوکراین
شکلگیری جنگ اوکراین در 24 فوریه 2022 به شکل خواسته یا ناخواسته پای تهران را به تغییر موازنه قوا در کلوب قدرتمندان (آمریکا، فرانسه، بریتانیا، روسیه و چین) کشید. شراکت بین روسیه و ایران با منافع استراتژیک متقابل مشخص شده است. هر دو دشمنی راهبردی با هژمونی غرب دارند. همکاریهای ایران و روسیه اگرچه در جنگ سوریه یک وضعیت فوقالعاده محسوب میشد، اما جنگ اوکراین را باید یک تحول ویژه قلمداد کرد.
تهران در یک فرصت بینظیر تلاش کرد چندجانبهگرایی را به عنوان یک مؤلفه استراتژیک در تقابل با آمریکا و اروپا دنبال کند. عضویت ایران در سازمان همکاریهای شانگهای و بریکس اتفاقا راهبردی در عرصه سیاست خارجی جمهوری اسلامی در سایه جنگ اوکراین محسوب میشود.
در آن طرف، ادعای استفاده روسیه از پهپادها و تسلیحات ایرانی برای غرب بهویژه اروپاییها ذهنیتی ضدامنیتی علیه ایران شکل داد. رفتارشناسی تروئیکای اروپایی نشان میدهد که میزان تخاصم آنها علیه تهران پس از جنگ اوکراین شکل و فرم تهاجمیتری به خود گرفت. عمدهترین تأثیر فوری پایان جنگ اوکراین میتواند کنترل ذهنیت اروپا درباره تهران باشد که نیازمند هوشمندی دیپلماتیک در خلال چانهزنیها با تروئیکاست.
ایران و چند سناریو
برخی معتقدند الزامهای ژئوپلیتیکی، تهدیدهای مشترک و تحریمها عامل مؤثری در نزدیکی مواضع ایران و روسیه در قبال تحولات اوکراین بوده است. بهبود نسبی روابط ایران و روسیه صرفا واکنشی به این رویداد است و نمیتوان آن را نشانهای از سیاست مدون و بلندمدت طرفین دانست. توافقنامه جامع راهبردی ایران و روسیه در حقیقت چارچوبی برای تدوین یک استراتژی متفاوت برای نظاممندی روابط طرفین بوده است.
ذیل حل مسئله اوکراین، چند سناریو درباره روابط تهران و مسکو مطرح است.
1- احتمال بدبینانه؛ فاصلهگیری مسکو از تهران: وضعیتی که منتقدان روسیه روی آن مانور میدهند، با تکیه بر ذهنیت معامله «دیمیتری مدودف»، رئیسجمهوری وقت روسیه و «باراک اوباما»، رئیسجمهوری سابق آمریکاست که منجر به سقوط نارنجیهای اوکراین و شخص «یولیا تیموشنکو» در مقابل رأی مثبت روسیه به قطعنامه شورای امنیت شد. این گمانهزنی وجود دارد که آمریکاییها با توجه به شخصیت ترامپ به دنبال گشایش اقتصادی با روسیه و کاهش تلویحی تحریمها باشند اما فعلا نشانه فوری از رویکرد در واشنگتن درباره مسکو دیده نمیشود.
2- امکان میانه؛ کاهش همکاری یا حفظ وضع موجود: وضعیتی است که روسیه توازن گذشته در تعامل با تهران را حفظ خواهد کرد. در این وضعیت طرف روس تلاش میکند به گونهای با ایران شراکت داشته باشد که طرف آمریکایی دچار حساسیت یا وسواس نشود. در این مرحله شاید طرف روس تلاش کند سطح تخاصم و تنش بین ایران و آمریکا را کنترل کرده تا مانع یک برخورد سخت در خاورمیانه شود. ذهنخوانی از رفتار روسیه نشان میدهد که کرملین شاید از ایجاد دغدغه برای کاخ سفید استقبال کند اما به وضعیت جنگ در حاشیه به عنوان یک تهدید برای خود نگاه میکند.
3- احتمال خوشبینانه؛ توسعه شراکت استراتژیک: وضعیتی که حامیان همکاری با روسیه روی آن مانور میدهند، این است که سطح تخاصم روسیه و آمریکا حتی در صورت توافق روی تقسیم اوکراین منجر به حلوفصل اختلافات نخواهد شد. مبتنیبر این دیدگاه تهران همچنان میتواند همکاریهای راهبردی با روسیه را حفظ کرده و تخاصم با غرب را دنبال کند.
اگر آمریکا و روسیه به سمت تشدید تنش و تعارض منافع حرکت کنند، ممکن است روسیه را به سمت همسویی سختتر با ایران سوق دهد؛ زیرا هر دو به دنبال متعادلکردن اعمال فشار غرب هستند.
لزوم حفظ چندجانبهگرایی
فارغ از همه آنچه حامیان و منتقدان روابط با روسیه میگویند، نگاه تهران به مسکو در گذشته تحت فشار «آنگلوفیل» و «روسوفیل» بوده است؛ دوقطبی همیشگی ایران همواره یک عامل بازدارنده برای تعریف منافع راهبردی با روسیه بوده است. فراتر از مسائل استراتژیک و ژئوپلیتیکی، ناتوانی در تعریف منافع اقتصادی و اکونومیک پاشنه آشیل روابط تهران و مسکو بوده است. باید بپذیریم در عالم روابط بینالملل، منافع اقتصادی توانایی دستکاری منافع استراتژیک را دارد و ما نتوانستهایم این مفهوم را در سیاست خارجی تعریف کنیم.
تهران باید دقت داشته باشد که فارغ از مفاد توافق احتمالی روسیه و آمریکا، کنترل سطح تخاصم غرب و شرق توازن قدرت در خاورمیانه را تحت تأثیر قرار خواهد داد. تهران باید در وزنکشیهای جدید رقبای منطقهای و فرامنطقهای استراتژیهای چندگانه را دنبال کند.
حفظ دیپلماسی فعال چندگانه یک الزام فوری برای مواجهه با سناریوهای مختلف است. ایجاد ائتلافهای جدید و حضور مؤثر در سازمان همکاریهای شانگهای به موازات بریکس یک فرصت ویژه در شرایط بهشدت آنارشی روابط بینالملل است. ایران باید ابتکارات دیپلماتیک پیشگیرانه را در نظر بگیرد. حضور در گفتوگوهای چندجانبه با قدرتهای بزرگ و دیگر بازیگران منطقه، میتواند ایران را قادر کند از موقعیت استراتژیک خود استفاده کند. این رویکرد نهتنها سرمایه دیپلماتیک ایران را تقویت میکند، بلکه جایگاه آن را به عنوان یک بازیگر محوری در عرصه ژئوپلیتیک نیز تقویت میکند. در شرایطی که جنگ کریدورها در غرب آسیا و خاورمیانه شکل گرفته است، ایران یک فرصت ژئوپلیتیکی ویژه به نام شمال-جنوب در اختیار دارد که میتواند یک منفعت استراتژیک ویژه برای روسیه باشد. بدون تعارف، روابط بینالملل مبتنیبر منافع است و نگاه ایدئولوژیک همانند دوران شوروی برای تعریف شراکت برای تقابل با غرب همانند گذشته جذابیت راهبردی ندارد.
پیامدهای دیدار وزرای خارجه روسیه و مقامات آمریکایی احتمالا میتواند بر روابط تهران و مسکو تأثیر بگذارد. از آنجایی که هر دو کشور در یک عرصه پیچیده بینالمللی حرکت میکنند، پیامدهای این تحولات بالقوه مستلزم مشاهده دقیق است؛ زیرا میتوانند ساختارهای قدرت را در منطقه و فراتر از آن بازتعریف کنند. همانطور که چشمانداز ژئوپلیتیکی همچنان در حال تکامل است، ایران باید با دقت در این تغییرات حرکت کند و فرصتها و چالشهای ناشی از تعاملات نوسانی روسیه با غرب و پیامدهای آن را برای منافع متقابل در منطقه بسنجد. آینده این روابط بهشدت به نتایج گفتوگوهای دیپلماتیک جاری و انتخابهای راهبردی مسکو و تهران در واکنش به چنین تحولاتی بستگی دارد.