به روز شده در: ۱۸ فروردين ۱۴۰۴ - ۲۳:۵۹
کد خبر: ۶۸۵۲۴۵
تاریخ انتشار: ۱۰:۵۵ - ۱۸ فروردين ۱۴۰۴

سایت معروف: شریعتمداری برای اسرائیل گلزنی کرد

روزنو :​آش آن قدر شور شده که صدای بچه حزب اللهی ها هم در آمده. البته که نخستین بار نیست این هم سویی ها و هم سخنی ها با صهیونیست ها و حلقه سیاستمداران ضد ایرانی در آمریکا. اما این بار آن قدر آشکار و روشن بود که دیگر هیچ رقمه نمی شد ماست مالی اش کرد. حسین آقای شریعتمداری درست در روزهایی که صهیونیست ها و آمریکایی ها در کمین نشسته اند تا ایران دست از پا خطا کند و گزک به دست آن ها بدهد صراحتا از ترور ترامپ سخن می گوید تا کار را یکسره کند.

خبرآنلاین: آش آن قدر شور شده که صدای بچه حزب اللهی ها هم در آمده. البته که نخستین بار نیست این هم سویی ها و هم سخنی ها با صهیونیست ها و حلقه سیاستمداران ضد ایرانی در آمریکا. اما این بار آن قدر آشکار و روشن بود که دیگر هیچ رقمه نمی شد ماست مالی اش کرد. حسین آقای شریعتمداری درست در روزهایی که صهیونیست ها و آمریکایی ها در کمین نشسته اند تا ایران دست از پا خطا کند و گزک به دست آن ها بدهد صراحتا از ترور ترامپ سخن می گوید تا کار را یکسره کند.

photo_2025-04-07_06-40-59

آن هم برای محکم کاری دو بار؛ تا تاکید کند آن چه گفته است سهوا نبوده و همگان بدانند ما ملتی جنگ طلب هستیم و برای اثبات این مدعا از هیچ کوششی فروگذار نخواهیم کرد. اگر بخواهیم با منطق خود حسین شریعتمداری قاطعانه و بی تردید درباره او حکم صادر کنیم چه باید بگوییم؟ مگر نه این که او بارها و بارها منتقدانش را به صرف آن که سخنشان شباهتی با سخن دشمنان خارجی جمهوری اسلامی داشت به جاسوسی و مزدوری متهم کرده است؟ اگر بخواهیم متر و معیار خود او را برای قضاوت کردن به کار گیریم نتیجه اش چه خواهد شد؟ او و دوستانش بارها و بارها همراه با دشمنان ایران محزون شده اند و بارها و بارها همراه با آنان به پایکوبی و دست افشانی برخاسته اند. او و دوستانش بارها و بارها درست در زمانی که دشمنان این آب و خاک نیاز به پاس گل داشته اند بهترین موقعیت ها را برای آن ها فراهم آورده اند. از ماجرای هولوکاست بگیر تا تهدید همسایگان به حمله نظامی و حالا هم تهدید به ترور رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا. این بار اما حسین آقا پاس هم نمی دهد بلکه خودش در پست نوک حمله بازی می کند و در مقام یک تمام کننده تمام عیار قصد دارد یک تنه همه را دریبل بزند و با یک شوت بی رحمانه دروازه تیم کشورش را فرو بریزد. این میزان از عداوت و بی رحمی از کجا می آید؟

خداراشکر من هنوز آن قدر بی پروا نشده ام که مثل حسین آقای شریعتمداری چشمم را ببندم و دهانم را باز کنم و مخالف سیاسی ام را به هزار چیز جور و ناجور متهم کنم اما حکم به ظاهر که می توان کرد؟ دست کم این را که می توان گفت مواضع ایشان هرچه هست به نفع این ملک و ملت نیست. دست کم این را می توان گفت که ایشان صلاحیت اداره یک روزنامه رسمی را ندارد. دست کم این را می توان به نهادهای رسمی کشور گفت که با او جدی تر از این ها برخورد کنند. امنیت این آب و خاک و جان تک تک نفوس آن نباید بازیچه هیچ کسی قرار بگیرد. با این تذکرهای باری به هرجهت هیئت منصفه مطبوعات کاری از پیش نمی رود. نیت خوانی نمی کنم. اتهام هم نمی زنم. چیزی هم درباره روابط پشت پرده ایشان نمی دانم اما پس از سال ها تامل در کار و بار ایشان می توانم گفت: حسین شریعتمداری برخلاف ادعایش از انصاف بهره چندانی ندارد. سرتاپا غرض ورزی است و عناد؛ با هرکسی که چون او نمی اندیشد. به تنها چیزی که فکر نمی کند نتایج و توابع فعل و سخنش است. مخالفان و رقبای سیاسی اش را مشتی سازشکار و واداده و استحاله شده می داند و فکر می کند برای مقابله با آن ها مجاز به هر کاری است.

این خود حق پنداری و باطل انگاری دیگران به او اجازه می دهد هرچه می خواهد دل تنگش بر زبان و قلم جاری کند. اگر دیگران از عقلانیت سخن می گویند او باید به سیم آخر بزند. اگر دیگران از مذاکره دم می زنند او باید در تنور جنگ بدمد. اگر دیگران می خواهند با سرانگشت تدبیر گرهی را باز کنند او خودش را موظف می داند که چند گره دیگر به گره موجود اضافه کند و یا حداقل با چنگ و دندانی خشماگین به مصاف گشودن گره برود. او در خوش بینانه ترین صورت ممکن فکر می کند جزو معدود انقلابی های مومن و متعهد است که هر طور شده باید از ارزش های دینی و معنوی باقی مانده بر روی این کره آسفالت حفظ و حراست کند. حتی به قیمت شعله ور کردن جنگ. حتی به قیمت نابودی این آب و خاک. یکی باید لطف کند و این بار رسالت سنگین را از روی دوش حسین آقا بردارد. آسمان بار چنین امانتی نتوانست کشید چه رسد به برادر حسین شریعتمداری.

ویژه روز
عکس روز
خبر های روز