
عراقچی حامل پیام مهم رهبر انقلاب به " پوتین " / روابط ایران و روسیه خراب می شود؟
فواد ایزدی، استاد روابط بینالملل دانشگاه تهران میگوید آن چه در این مدت در مورد مخالفین داخلی مذاکره گفتهاند درست نیست و صرفا تبلیغات است. ایزدی حرفش را اینطور ادامه داد: «هیچ یک از افرادی که در ایران زندگی میکنند از تحریم خوشش نمیآید. اگر نقدی هم هست برای این است اشتباهات قبلی تکرار نشود».
ایزدی توضیح داد که براساس قوانینی که در سال ۲۰۱۵ تصویب شده هر توافقی با ایران نیازمند تصویب کنگره است و در صورتی که کنگره مخالفتی داشته باشد هرچند توافق میتواند صورت بگیرد اما امکان لغو یا تعلیق هیچ تحریمی برای ایران وجود ندارد. او این توضیح را اضافه کرد: «عدهای میگویند چون اکثریت کنگره آمریکا جمهوریخواه هستند توافق ترامپ را تایید خواهند کرد اما این درست نیست چون نفوذ لابی اسرائیلی در مجموعه جمهوریخواهان نفوذ حتی بیشتر از دموکراتهاست. درصد قابل توجهی از دموکراتها رای نخواهند داد. اکثریت جمهوریخواهان هم رای نخواهند داد».
این استاد دانشگاه تهران با بیان اینکه خود ترامپ هم راضی به لغو تحریمهای ایران نخواهد شد گفت: «به دلیل اینکه نقد ترامپ به بایدن این بود که تحریمهای ایران را به خوبی اجرا نکرده و همین باعث ایجاد فضای تنفسی برای ایران شده است. باتوجه به تجربیات گذشته نمیتوان کشور را معطل توافقی نگه داشت که در نهایت حاصلی هم برای کشور ندارد».
ایزدی در پاسخ به این سوال که «پس این رفتوآمدها برای چیست؟» گفت: «این را دیگر باید از مسئولین بپرسید. منتهی ممکن است توجیه داشته باشند شبیه اینکه بالاخره نامهای آمده و ما نمیتوانستیم آن را بیپاسخ بگذاریم یا اینکه اگر طرف مقابل صحبت از مذاکره کند و ما واکنشی نداشته باشیم افکار عمومی نسبت به ما بدگمان خواهند شد. اما اگر هدف رفع تحریم است این اتفاق نخواهد افتاد».
******
غربباوران داخلی در جاده خاکی برجام ۲
روزنامه کیهان نوشت:
آنچه امروز از جریان غربگرای داخلی در مقام کاسبان مذاکره در روزنامهها و تریبونهایشان مشاهده میشود، نوعی سوداگری سیاسی است که با پوشش گسترده نوسانات بازار و التهابات اقتصادی برای تکرار برجام موجسواری میکنند. در روزهایی که مردم با مشکلات معیشتی و اقتصادی بیشتر ناشی از سوءمدیریتها دستوپنجه نرم میکنند، بار دیگر جریان غربگرای داخلی در مقام کاسبان مذاکره و تحریم با وعدههای دروغ و پوشش عجیب و غریب کاهش مصنوعی نرخ ارز به استقبال زودهنگام و رؤیافروشی از توافقی رفتهاند که نه تنها هنوز واقعیت پیدا نکرده، بلکه تحقق آن در هالهای از ابهام عمیق قرار دارد. این در حالی است که تجربهای پرهزینه و عبرتآموز از توافق پیشین موسوم به «برجام» پیشروی ماست؛ تجربهای که نشان داد دل بستن به وعدههای پوچ غرب و اتکا به لبخند دیپلماتهای آمریکایی، چیزی جز خسارت، تحقیر ملی و عقبماندگی در پی نخواهد داشت.
حسن روحانی و محمدجواد ظریف در حالی از «فتحالفتوح» برجام سخن میگفتند که از تریبونهای رسمی کشور وعده «لغو بالمره تمام تحریمها» را میدادند. وعدههایی که مردم را امیدوار و دشمن را به طمع انداخت. آنچه در عمل رخ داد، اما با ادعاها و شعارهای پرطمطراق دولت وقت فاصلهای نجومی داشت. در همان زمان باراک اوباما، رئیسجمهور وقت آمریکا، با وقاحتی آشکار تحریمهای جدیدی علیه ایران وضع کرد. تحریمهایی که خوشبینی سرابگونه دولت روحانی را در همان دوران ماه عسل برجام نمایان کرد. در حالی که جریان غربگرا با بزرگنمایی وعدههای نسیه غرب، از منافع چندصد میلیارد دلاری برجام سخن میگفت، آمارهای رسمی همان دولت، واقعیتی تلختر را بازگو میکرد. نگاهی به مواضع و سخنان مدیران اقتصادی و مالی دولت روحانی و همچنین سخنان مقامات وزارت خارجه در دوران دولت یازدهم و دوازدهم در کنار بررسی آمارهای مربوط به سالیان پس از برجام نشانگر این است که نه تنها سرمایهگذاری خارجی در کشور افزایش نیافت، بلکه در عمل کمترین میزان جذب سرمایه خارجی در دوره دولت یازدهم و دوازدهم ثبت شد.
واقعیت آن است که طیف مدعی اصلاحات، این روزها نه دلنگران معیشت مردم است و نه دغدغهمند منافع ملی. آنچه امروز از این جریان در روزنامهها و تریبونهایشان مشاهده میشود، نوعی سوداگری سیاسی است که با پوشش گسترده نوسانات بازار و التهابات اقتصادی برای تکرار برجام موجسواری میکنند. آنان به قطع در برابر هر خدعهای از سوی آمریکای ترامپ در روند مذاکرات، آگاهانه انگشت انتقادات را به سمت داخل خواهند گرفت تا دوباره همان سناریوی «توافق به هر قیمت» را بر کشور تحمیل کنند.
نکته عجیبتر آن است که جریان غربگرا امروز با انتقاد از هر نقدی به آمریکای ترامپ، به طرفداران وی تبدیل شدهاند. آیا واقعاً این یک دوگانگی مشهود نیست؟ کسانی که دیروز ترامپ را دیوانه جنگطلب میدانستند، امروز به طرفداران تعامل با همان تفکر بدل شدهاند! این تغییر موضع، به روشنی نشان میدهد که پشتپرده این تیترها، نه منافع ملی بلکه مطامع شخصی و باندی خوابیده است.
******
موشکپرانی ویتکاف در مذاکره!
روزنامه جوان نوشت:
در حالیکه امریکا در روند مذاکرات هستهای با ایران، از خواسته پیشین خود مبنی بر برچیدن کامل برنامه هستهای عقبنشینی کرده و سیگنالهایی از پذیرش برنامهای محدود و تحت نظارت ارسال کرده، اما همزمان تلاش دارد دامنه هرگونه توافق احتمالی را به فراتر از موضوع هستهای کشانده و به مسائلی مانند موشکی و قدرت نظامی ایران نیز گره بزند؛ چیزی که ویتکاف هم در لابهلای مصاحبه خود با فاکسنیوز، تلویحاً به آن اشاره کرد که فرآیند مذاکرات علاوه بر برنامه غنیسازی اورانیوم درنهایت راستیآزمایی ابعاد نظامی ایران به خصوص موشکهایی که به ادعای او به برنامه هستهای ایران نیز پیوند میخورند. این رویکرد چندلایه واشینگتن نشان میدهد که عقبنشینی هستهای الزاماً به معنای نرمش راهبردی نیست، بلکه بخشی از راهبرد مهار جامعتر ایران در حوزههای امنیتی و دفاعی منطقهای است که در برجام هم بارها مطرح شد ولی تهران به دلیل دفاعی بودن برنامه موشکی و خط قرمز خواندن آن، در برابر فشارها تسلیم نشد.
در شرایطی که مقامات ایرانی بارها روشن کردهاند که در میز مذاکره با امریکاییها تنها بر سر موضوع هستهای گفتوگو خواهند کرد، اما در آستانه دور دوم مذاکرات غیرمستقیم ایران و امریکا در عمان، کلماتی بر زبان امریکاییها جاری میشود که بوی تلاش برای گسترش دامنه مذاکرات دارد. اظهارات زیادهخواهانه ویتکاف درحالی است که ترامپ در سخنرانیهای خود تکرار میکند که دنبال توافق با ایران است ولی این کشور نباید بمب اتمی داشته باشد. اما به نظر میرسد هرچه گفتوگوها جلوتر میرود، حرص و طمع واشینگتن نیز افزایش مییابد. در آستانه مذاکرات عمان، اگرچه امریکا از برخی خواستههای حداکثری خود عقب نشسته، اما با مطرح کردن پروندههای جدید، شکل تازهای از فشار چندبعدی را طراحی کرده که میتواند مسیر دیپلماسی را با ابهام و تنش بیشتری همراه کند.
برخی گزارشها حاکی از آن است که امریکا تلاش دارد از مسیر این مذاکرات، چارچوبی گستردهتر برای مهار توان نظامی ایران طراحی کند؛ رویکردی که اگرچه با عنوان توسعه توافق ارائه میشود، اما میتواند زمینهساز پیچیدهتر شدن روند گفتوگوها باشد. این سیاست زیادهخواهی درحالی است که تهران بارها اعلام کرده در شرایط تهدید و زور مذاکره نمیکند. هرچند عقبنشینی نسبی از سیاست خلع کامل برنامه هستهای، میتواند زمینهای برای توافق موقت یا مرحلهای باشد، اما پافشاری بر پیوند دادن توافق به مسائل موشکی و نظامی، راه رسیدن به توافق پایدار را دشوارتر خواهد کرد. با این حال، برخی ناظران معتقدند امریکا با طرح مسائل نظامی، در پی افزایش اهرم چانهزنی است تا امتیازات بیشتری از ایران بگیرد، بیآنکه الزاماً بهدنبال گسترش دامنه توافق باشد.
******
مذاکرات جاری میتواند سایه جنگ را از سر کشور دور کند
روزنامه اعتماد نوشت:
برخلاف نظر مخالفان، مذاکرات جاری میتواند سایه جنگ را از سر کشور دور کند. مخالفان مذاکره ایران و امریکا میگویند کشور را معطل مذاکره نکنید یا گروهی دیگر اعلام میکنند مذاکره هیچ دستاورد اقتصادی برای کشور ندارد. با فرض اینکه مذاکره دستاورد اقتصادی برای کشور نداشته باشد -که البته تا همینجا داشته و حدود ۲۰درصد ارزش پول ملی افزایش یافته و اگر مذاکرات به نتیجه برسد، قطعا با رفع تحریمها و دسترسی ایران به منابع بلوکه شده خود که گفته میشود بالغ بر ۸۰ میلیارد دلار است و رونق ارتباطات و تعاملات و تجارت بینالمللی و راهیابی سیستم بانکی ایران به سامانههای بانکی جهانی و تقویت سرمایهگذاریهای داخلی و خارجی و تامین اعتبار برای دولت، توسعه و آبادانی زیر بناهای کشور دور از دسترس نیست.
اصلا با فرض اینکه مذاکرات جاری، هیچگونه دستاورد اقتصادی هم نداشته باشد، همینکه این مذاکرات بتواند برخلاف میل نتانیاهو و اذناب داخلی و خارجی و نعره پیشگان او، سایه جنگ را از سر کشور دور کند، دستاورد مهمی است. عزیزان، جنگ برای یک کشور در حال توسعه مثل ایران با ویژگیهای جمعیتی جوان که در سینه هر کدام از آنان هزاران آرزو برای تشکیل زندگی و داشتن شغل آبرومند موج میزند، بسیار شوم و خطرناک است. با وقوع جنگ، تمام رشتههای ۴۷ ساله بعد از انقلاب، پنبه میشود و سرمایههای مردم به باد فنا میرود.
کسانی که ایران را و مردم را دوست دارند باید با حمایت از تیم مذاکرهکننده، نگذارند آتش جنگ تحمیلی دوم در این کشور و مردمی که هنوز آرزوی ایران آباد را دارند، برافروخته شود.
******
کروبی می خواهد وارد گود شود
روزنامه هممیهن نوشت:
«من همچون گذشته خود را متعهد میدانم که در دفاع از حقوق یکایک مردم، فارغ از نگاه و باورشان، زبان در کام نگیرم و از حقوق شرعی و قانونی و آزادیهای مشروع آنان دفاع کنم. خدا را هم گواه میگیرم که دفاع از حقوق آحاد مردم را وظیفه شرعی و ملیام میدانم چراکه بر این باورم که ایران متعلق به همهی ایرانیان است... مهدی کروبی خود را بنده خدا، فرزند ایران و سرباز کوچک ملّت، مدیون به شهدای انقلاب و جنگ میداند که تا پایان عمر متعهد است در راستای عزت و سربلندی ایران و تحقق حاکمیت مردم بر سرنوشتشان تلاش کند و در این مسیر آنچه را خیر و صلاح کشور مطابق منافع ملی میداند با زبانی صریح بگوید.»
متن آمده بخشی از بیانیه مهدی کروبی است که کمتر از یک ماه پس از رفع حصرش آن را منتشر کرد. کروبی چهرهای سیاسی با عقبه مبارزاتی و انقلابی که ۱۴ سال از زندگی خود را در حصر سپری کرده است و حالا با رفع حصر در سن ۸۷ سالگی برای بسیاری این سوال به میان میآید که او از این پس چه مسیری میرود و در پهنه سیاسی کشور چه جایگاه و نقشی پیدا میکند. کروبی در سن ۸۷ سالگی از حصر درآمده و در محافل سیاسی باردیگر امکان حضور دارد و با شروع سال جدید دیدارهای نوروزی او آغاز شده و حالا در پی اولین کنش سیاسی این سیاستمدار، بیانیهای از او منتشر شد که چند نکته اساسی داشت:
موضوعی که در قبال او وجود دارد این است که او در سالهای پیش از حصر فعالیت سیاسی خود را تحت عنوان فعالیت حزبی در پیش گرفته بود و به نوعی شاید بتوان گفت که این گونه حضور در محافل سیاسی را برای خود ارتقا داده بود و حالا هم اگرچه از دبیرکلی حزب اعتماد ملی استعفا داده است؛ اما از جمله مهمترین موقعیتهای او در شرایط فعلی کشور این است که او یک حزب سیاسی رسمی در ساختار سیاسی کشور دارد و همین هم فرصتی را برای او فراهم میکند که در این شرایط بتواند در بخش تشکیلاتی سیاسی نقش پررنگتری ایفا کند.
در عالم سیاست این روزهای کشور دو چهره سیدمحمد خاتمی از جناح چپ سنتی و اصلاحطلبان امروز و علیاکبر ناطقنوری به عنوان چهرهای از جناح راست سنتی و اصولگرایان امروز که در جایگاه سیاسی آنها همطراز با کروبی بودهاند؛ مسیر مشخصی را پیش گرفته اند که شاید در ترسیم آینده جایگاه و نقش کروبی فارغ از بحث سلامتی بتواند کمک کند البته که در حال حاضر و با یک بیانیه و چند دیدار با فعالان سیاسی زود است که پیشبینی دقیقی از آینده فعالیت او داشته باشیم.
ناطق نوری از جمله چهره های سیاسی فعال همزمان با کروبی بود اما طی سالهای اخیر گوشهنشینی و عزلت را در پیش گرفته و بعید است که کروبی خواهان چنین رویه ای باشد حداقل این بیانیه نشان می دهد که او میخواهد از سرمایه اجتماعی که دارد در فضای سیاسی امروز استفاده و در آن اثرگذار باشد.
خاتمی، پس از انتخابات ۸۸ عملاً به عنوان رهبر معنوی جریان اصلاح طلب نقشآفرینی کرد و فعالیت محدودی حالا با توجه به اینکه بخشی از آن هم تحمیلی بوده است؛ در پیش گرفته و بیشتر با تایید و رد در جایگاه اجماعدهنده طیف های مختلف اصلاح طلبان نقشآفرینی می کند یعنی اگر اصلاح طلبان به نتیجه ای برسند و او هم آن را درست بداند؛ از آنها حمایت خواهدکرد و بیش از این وارد نمی شود.
براساس رویکرد این دو شخصیت؛ با توجه به اینکه کروبی برخلاف بسیاری از چهرههای دیگر حزب هم دارد و فعالیت سیاسی متفاوتی را میتواند در پیش بگیرد، در نتیجه به احتمال زیاد نه نسخه خاتمی و نه نسخه ناطقنوری را در پیش میگیرد و فعالتر از آنها خواهد بود. بنابر این بیانیه، او اگر از لحاظ جسمانی با مشکلی مواجه نباشد، او میخواهد وارد گود شود؛ آن هم براساس نگرانی برای تحقق اهداف انقلاب و جامعه و مشکلاتی که فضای سیاسی با آن دست به گریبان است.
******
عراقچی حامل پیام مهم رهبر انقلاب به پوتین است
عباس عراقچی، وزیر امور خارجه در حاشیه جلسه هیات دولت در جمع خبرنگاران درباره مواضع آمریکا پیرامون مذاکرات گفت: «جلسه اول مذاکرات سازنده و رو به جلو بود و جلسه روز شنبه آینده در ادامه جلسه اول خواهد بود. در فاصله جلسه اول و دوم بعضا مواضع متضادی را مطرح میکنند که اصلا کمک کننده به روند مذاکرات نیست. باید در مذاکرات از نظرات واقعی آنها مطلع شویم. اگر مواضع سازنده ای داشته باشند، می توان امیدوار بود که مذاکرات در چارچوب یک توافق محتمل را آغاز کنیم. اگر مواضع متناقض ادامه یابد، کار مشکل خواهد بود. در این فاصله ویتکاف چند جور صحبت کرده است که باید در پشت میز مذاکره از مواضع واقعی آنها مطلع شد».
وی درباره هدف سفرش به روسیه بیان کرد: «هدف من انتقال پیام مکتوب مقام معظم رهبری به رهبری روسیه است، این پیام در دیدار با پوتین منتقل خواهد شد».
عراقچی در پاسخ به این پرسش که درباره ظرفیت غنی سازی در مذاکرات صحبت شده است؟ بیان کرد: «غنی سازی ایران امری واقعی، حقیقی و پذیرفته شده است. ما برای اعتمادسازی برای نگرانی احتمالی آمادگی داریم، ولی اصل موضوع غنی سازی قابل مذاکره نیست».
وزیر خارجه در خصوص فشار به تیم مذاکره کننده ایرانی، بیان کرد: «اگر مذاکره بر مبنای موضع برابر و در فضای محترمانه باشد، می تواند پیش برود اما از طریق فشار و تحمیل چیزی حاصل نخواهد شد. این را ما در عمل هم ثابت کرده ایم. ما در کمال خونسردی و آرامش و بدون اینکه تحت تاثیر فشاری قرار بگیریم، در مذاکره شرکت می کنیم».