به روز شده در: ۰۲ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ۱۴:۵۰
کد خبر: ۶۸۷۹۰۱
تاریخ انتشار: ۱۰:۵۰ - ۰۲ ارديبهشت ۱۴۰۴

ایران در مذاکره با امریکا چه می خواهد؟

روزنو :بعد از پایان دور دوم مذاکرات بین ایران و آمریکا در رم مقامات ایرانی روند مذاکرات را رو به جلو توصیف کردند. سیدعباس عراقچی درحالی مذاکرات را «درحال پیشرفت» توصیف کرده است که مقامات آمریکایی ازجمله ترامپ در مورد این دور از مذاکرات تاکنون اظهارنظری نداشته و سکوت کرده‌اند. اینکه پیش از آغاز دور دوم آمریکایی‌ها لزوم برچیده شدن زیرساخت‌های هسته‌ای را مطالبه کرده و پس از مذاکرات در مقابل تعبیر «رو به جلو بودن مذاکرات» که وزیرخارجه کشورمان به کار برده با سکوتشان به تعبیر روایت طرف ایرانی دامن بزنند نشان می‌دهد آن‌ها لااقل در دور‌های ابتدایی مذاکرات در صحنه واقعی رویکردی کاملاً متضاد با ادبیات رسانه‌ای خود داشته‌اند.

ایران در مذاکره با امریکا چه می خواهد؟

برای درک بهتر سکوت ترامپ و تناقض مواضع رسانه‌ای هیئت آمریکایی با روند مذاکرات، حداقل 5 احتمال را می‌توان مورد بررسی قرار داد که البته سابقه تاریخی آمریکا در بازی با ابزار دیپلماسی و واقعیات میدانی عیار هریک از این احتمالات را مشخص می‌کند. سکوت مرموز ترامپ و تناقض‌های مواضع آمریکا نشان‌دهنده استراتژی‌ای چندلایه است که ممکن است ترکیبی از دیپلماسی، فشار و تله‌گذاری برای اقدامات بعدی باشد. ادامه مذاکرات در سطح کارشناسی فرصتی برای تهران است تا با شفافیت و قاطعیت، از منافع خود دفاع و از تکرار تجربه برجام جلوگیری کند.

   حرکت به سوی توافق محدود
عدول دونالد ترامپ از خواسته‌های حداکثری و حرکت به سوی توافقی محدود با ایران یکی از سناریو‌های احتمالی در سیاست خارجی دولت جدید اوست. ترامپ ممکن است از خواسته‌های اولیه خود مانند برچیدن کامل زیرساخت‌های هسته‌ای ایران، عقب‌نشینی کند و به دنبال توافقی محدود، مشابه برجام باشد. این احتمال با اظهارات اولیه ویتکاف، نماینده ترامپ، در فاکس‌نیوز که به پذیرش غنی‌سازی محدود توسط ایران اشاره داشت، تا حدی همخوانی دارد. همچنین اخبار متعددی در این باره در رسانه‌ها منتشر شده است که ایران و آمریکا بر سر اصولی برای محدود کردن غنی‌سازی به توافق اولیه رسیده‌اند. چنین توافقی می‌تواند به کاهش تنش‌ها در منطقه و جلوگیری از تشدید درگیری‌ها کمک کند.

با این حال، این سناریو با چالش‌های جدی مواجه است. نخست، ترامپ بار‌ها برجام را «بدترین توافق تاریخ» توصیف کرده و در دوره اول ریاست‌جمهوری خود از آن خارج شد. پذیرش توافقی مشابه می‌تواند از نظر سیاسی برای او پرهزینه باشد، به‌ویژه در برابر پایگاه حامیان تندروی داخلی و متحدان منطقه‌ای مانند اسرائیل که خواستار رویکردی سخت‌گیرانه‌تر هستند. دوم، اظهارات متناقض ویتکاف و سخنگوی کاخ سفید، که بر توقف کامل برنامه غنی‌سازی ایران تأکید داشتند، نشان‌دهنده نبود اجماع در تیم سیاست خارجی ترامپ است. این تناقضات احتمال دستیابی به توافق محدود را تضعیف می‌کند. علاوه بر این، استراتژی «فشار حداکثری» ترامپ که بر اعمال تحریم‌های شدید و انزوای اقتصادی ایران متمرکز بود، با پذیرش توافقی محدود بدون تضمین‌های قابل‌توجه از سوی ایران سازگاری ندارد.

 تلۀ دیپلماتیک برای توجیه اقدامات نظامی
یکی از محتمل‌ترین سناریو‌های پیش‌رو در روابط آمریکا و ایران، استفاده از مذاکرات دیپلماتیک به‌عنوان تله‌ای برای توجیه اقدامات سخت‌گیرانه، مانند حمله به تأسیسات هسته‌ای ایران یا گروه‌های مقاومت در منطقه، به‌ویژه در یمن است. در این سناریو، اظهارات مثبت اولیه و سکوت استراتژیک دونالد ترامپ بخشی از برنامه‌ای طراحی‌شده برای ارائه تصویری از آمریکا به‌عنوان طرفی مذاکره‌کننده با حسن‌نیت است. با این حال، هدف اصلی ممکن است به شکست کشاندن مذاکرات با طرح خواسته‌های غیرقابل‌قبول و سپس مشروعیت‌بخشی به اقدامات نظامی یا تحریم‌های جدید با ادعای «عدم همکاری ایران» باشد. شواهد متعددی این احتمال را تقویت می‌کنند.

نخست، تغییر ناگهانی موضع ویتکاف، نماینده آمریکا در مذاکرات هسته‌ای، از پذیرش غنی‌سازی محدود به درخواست نابودی کامل برنامه هسته‌ای ایران، نشان‌دهنده تلاش برای ایجاد موانع غیرقابل‌عبور در مسیر مذاکرات است. این تغییر موضع می‌تواند به‌عنوان بخشی از استراتژی عمدی برای وادار کردن ایران به رد پیشنهادها و درنتیجه، فراهم کردن بهانه‌ای برای اقدامات بعدی تلقی شود. دوم، برگزاری جلسه اتاق بحران کاخ سفید با حضور مقامات ارشد، ازجمله مایک والتز و مارکو روبیو، که هر دو از حامیان سرسخت سیاست فشار حداکثری هستند، نشانه‌ای از آمادگی برای سناریو‌های نظامی است. سوم، تهدید‌های مکرر ترامپ علیه ایران مبنی بر تقابل نظامی در صورت شکست مذاکرات و چهارم، مقدمه‌چینی برای اقدام نظامی گسترده علیه یمن به‌روشنی زمینه‌سازی برای اقدامات تهاجمی را نشان می‌دهد.

این استراتژی با منافع متحدان منطقه‌ای آمریکا، به‌ویژه اسرائیل، همخوانی دارد. بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل بار‌ها خواستار نابودی کامل برنامه هسته‌ای ایران شده و ممکن است از مذاکرات جاری به‌عنوان فرصتی برای فشار بر آمریکا جهت اقدام نظامی استفاده کند. اسرائیل که خود را در معرض تهدید مستقیم ایران می‌داند، احتمالاً از هرگونه تشدید تنش برای تضعیف توان نظامی ایران استقبال می‌کند. با این حال، این سناریو بدون ریسک نیست.

حمله نظامی به ایران می‌تواند تبعات گسترده‌ای ازجمله تشدید تنش‌های منطقه‌ای و حملات تلافی‌جویانه به پایگاه‌های نظامی آمریکا به دنبال داشته باشد که متحدان منطقه‌ای میزبان این پایگاه‌ها را نیز تحت‌تأثیر قرار می‌دهد. همچنین واکنش گروه‌های مقاومت در یمن و لبنان می‌تواند دامنه درگیری را گسترش دهد و هزینه‌های سیاسی و اقتصادی سنگینی برای آمریکا و متحدانش به بار آورد. با این حال، تاریخچه سیاست خارجی آمریکا نشان می‌دهد که چنین استراتژی‌هایی، هرچند پرریسک، در گذشته نیز مورد استفاده قرار گرفته‌اند و نمی‌توان احتمال تکرار آن‌ها را نادیده گرفت.

   پیشنهاد امتیازات بزرگ از سوی ایران
احتمال پنجم این است که ایران امتیازات بزرگی به آمریکا پیشنهاد کرده و در مقابل، دونالد ترامپ را به سکوت تشویق کرده است. با این حال، این سناریو بسیار بعید به نظر می‌رسد. هیچ گزارش معتبر یا شواهد قابل‌اعتمادی وجود ندارد که نشان دهد ایران پیشنهادهایی فراتر از چهارچوب‌های اعلام‌شده ارائه کرده است. موضع قاطع ایران در رد مذاکره درباره برنامه موشکی یا سیاست‌های منطقه‌ای، محدودیت‌های تهران در ارائه امتیازات بزرگ را نشان می‌دهد. علاوه بر این، بر اساس اطلاعات به‌دست‌آمده توسط «فرهیختگان» از روند مذاکرات، ایران با به‌کاربردن تعبیر «رفع تحریم مؤثر»، به‌دنبال کسب امتیازات اقتصادی عینی و قابل‌توجه است. این راهبرد که با هدف جلوگیری از تکرار تجربه برجام و رفع تحریم‌های نمایشی طراحی شده، نشان می‌دهد مطالبات ایران به‌گونه‌ای نیست که بتواند رئیس‌جمهور آمریکا را به سکوت تشویق کند.

درواقع، ایران با تمرکز بر تضمین‌های ملموس و رفع تحریم‌های واقعی، رویکردی محتاطانه و اصولی در پیش گرفته است که با ارائه امتیازات بزرگ به طرف مقابل سازگار نیست. با توجه به منطق حاکم بر مواضع ایران، این احتمال که تهران امتیازات بزرگی پیشنهاد کرده باشد، نه‌تنها با واقعیت‌های موجود همخوانی ندارد، بلکه با راهبرد کلان ایران در مذاکرات نیز در تضاد است. بنابراین، دلایل رویکرد کنونی مذاکرات را باید بیشتر در چهارچوب تحلیل‌های ارائه‌شده در بند‌های قبلی جست‌وجو کرد.

ویژه روز
عکس روز
خبر های روز