
رفتارهای خشونت آمیز سفارت افغانستان/ ماجرای ضربوشتم دانشجوی علوم سیاسی دانشگاه تهران در سفارت افغانستان
دانشجوی دکترای دانشگاه تهران برای تمدید پاسپورتش راهی سفارت افغانستان میشود، اما کارمندان این سفارتخانه پس از بررسی کامل مدارکش بدون هیچ دلیلی میگویند به تو پاسپورت نمیدهیم و بعد از بحثی کوتاه، کارکنان سفارت شروع به ضربوشتم این دانشجو میکنند. شدت جراحت به حدی میشود که اورژانس این جوان را به بیمارستان منتقل میکند. حالا او برای ادامه تمدید پاسپورت، ترس جانش در این سفارتخانه را دارد. خودش میگوید: «همزمان گلوی من را فشار میدادند، به سرم ضربه زده بودند و حالم اصلا خوب نبود، به همین دلیل نتوانستم حتی درست تشخیص دهم آنها چند نفر هستند که من را کتک میزنند.
نسترن فرخه: دانشجوی دکترای دانشگاه تهران برای تمدید پاسپورتش راهی سفارت افغانستان میشود، اما کارمندان این سفارتخانه پس از بررسی کامل مدارکش بدون هیچ دلیلی میگویند به تو پاسپورت نمیدهیم و بعد از بحثی کوتاه، کارکنان سفارت شروع به ضربوشتم این دانشجو میکنند. شدت جراحت به حدی میشود که اورژانس این جوان را به بیمارستان منتقل میکند. حالا او برای ادامه تمدید پاسپورت، ترس جانش در این سفارتخانه را دارد. خودش میگوید: «همزمان گلوی من را فشار میدادند، به سرم ضربه زده بودند و حالم اصلا خوب نبود، به همین دلیل نتوانستم حتی درست تشخیص دهم آنها چند نفر هستند که من را کتک میزنند.
من فقط میخواهم ضمانتی باشد که اگر دوباره به آن سفارت رفتم، زنده بروم و برگردم». موضوع رفتارهای خشونتآمیز طالبان با مهاجران در سفارتخانه ایران فقط به این مورد ختم نمیشود و فعالان حوزه مهاجرت بارها به رفتار قهری با افغانستانیها در سفارت پرداختهاند. همچون قمر تکاوران که اشاره دارد این نخستین مورد از برخورد خشونتآمیز طالبان نیست و بعد از اینکه طالبان سفارت افغانستان در ایران را به دست گرفت، گاهبهگاه از این نوع برخوردهای نامناسب میشنویم.
میترسیم در سفارت کشته شویم
مهرآغا مصدق، دانشجوی دکترا در رشته علوم سیاسی دانشگاه تهران است و بیش از هفت سال از تحصیلش در دوره کارشناسی در همین دانشگاه میگذرد. مهرآغا، جوان افغانستانی از ولایت پروان است که چند روز قبل برای تمدید پاسپورتش راهی سفارت افغانستان در تهران میشود، ولی مورد ضربوشتم کارمندان این سفارتخانه قرار میگیرد، به حدی که با آمبولانس راهی بیمارستان میشود. با اینکه ۱۰ روز از این ماجرا گذشته، زخم و کبودیهای روی صورتش نشان از شدت این جراحت دارد و تمام مدارکی که مرتبط به اقدامات درمانی در اورژانس و پیگیری پلیسی ماجراست، برای دفتر روزنامه ارسال کرده است.
با اینهمه او معتقد است این موضوع به پیگیری بیشتر و جدیتری نیاز دارد. «مهرآغا» از شروع ماجرا برای «شرق» روایت میکند: «۱۰ روز قبل، یعنی بیستم فروردین، برای درخواست پاسپورت جدید به سفارت رفته بودم. آنجا باید کارت شناسایی نشان میدادم تا کارم انجام شود. طبق معمول، بعد از ۳۰ ثانیه این مرحله باید تمام میشد، اما وقتی مسئول آن بخش کارت شناسایی من را نگاه کرد که از کدام شهر افغانستان هستم و اینجا در رشته علوم سیاسی دانشگاه تهران درس میخوانم، یکباره نگاهش به من تغییر کرد. با رفتار قهری به من گفت پاسپورتت را هم بده. وقتی پاسپورت را گرفت، ریز به ریز تمام صفحاتش را با دقت نگاه کرد. به همین دلیل، کار من خیلی بیشتر از دیگر افراد داخل صف زمان برد. همان موقع من برایشان توضیح دادم که پاسپورت را هفت سال قبل من از همین سفارت گرفته بودم و چند بار آن را همینجا تمدید کردم که به تأیید همین سفارت رسیده بوده است. اما در جواب به من گفت اصلا به تو پاسپورت نمیدهیم».
این دانشجوی دانشگاه تهران اینگونه ادامه میدهد: «در جواب آن آقا گفتم عذر میخواهم، اما من که جرمی نکردم، اگر شما یک دلیل بیاوردید چشم، ولی الان هیچ دلیلی ندارید تا به من پاسپورت ندهید و پاسپورت حق مسلم من و هر شهروند دیگری است. همین را گفتم که بلند شد و به صورت من مشت زد. چنان با شدت کوبید که عینکم از روی صورتم افتاد و تمام مدارکی که در دست داشتم پخش زمین شد. داشتم وسایلم را که روی زمین ریخته بود جمع میکردم که دوباره خیلی وحشتناک به صورتم ضربه زد و شروع به کتکزدنم کرد. بعد با چند نفر دیگر من را داخل یک راهرو هل دادند و آنجا دیگر چند نفر شده بودند. همان موقع مراجعین برای کمک به من آمدند، اما ترسیدند و عقب رفتند. آنها من را از داخل راهرو به اتاقی بردند؛ اتاقی شبیه به آشپزخانه بود. آنقدر ترسیده بودم، فکر کردم میخواهند من را همانجا بکشند. همزمان گلوی من را فشار میدادند، به سرم ضربه زده بودند و حالم اصلا خوب نبود، برای همین نتوانستم حتی درست تشخیص دهم آنها چند نفر هستند که من را کتک میزنند».
این جوان افغانستانی روایت میکند: «من دوباره داد و فریاد کردم که مردم به سمتم آمدند، اما کارمندان سفارت مدارک و گوشی من را نمیدادند. با سختی گوشی تلفن همراهم را گرفتم و بلافاصله یک عکس از صورت ضربهخوردهام گرفتم. بعد هم با پلیس و اورژانس تماس گرفتم. پلیس به من گفت از ساختمان بیرون نروم تا آنها برسند. وقتی پلیس رسید، با من تماس گرفتند و همان موقع از ساختمان بیرون رفتم و گزارش را آماده کردند. آمبولانس هم رسید و من را به بیمارستان منتقل کرد. وقتی از بیمارستان مرخص شدم، شکایتم را پیگیری کردم. با مدارک بیمارستان به پزشکی قانونی رفتم و قرار است هفته جدید ادامه شکایت را دنبال کنم». این تمام ماجرا نیست؛ او میگوید داخل سفارت با توجه به نوع فعالیت در ایران و قومیت افراد، برخوردهای متفاوتی با آنها میشود: «سال قبل هم که برای تمدید پاسپورت به سفارت رفته بودم، باز هم برخوردهای بدی با مردم میکردند.
مثلا با قوم تاجیک رفتار خوبی نداشتند، چون بیشتر آنها مخالف طالبان هستند و این تفکرات بنیادگرایانه را قبول ندارند. همان موقع هم به رفتار خشونتآمیزی که با بقیه داشتند اعتراض کردم. آدمهایی که در سفارت کار میکنند، یک رفتار خشونتآمیز را نهادینه میکنند. من اهل هیچ گروه سیاسی نیستم و فقط درس خواندهام و مطالعه کردهام، هر حرفی هم زدهام فقط بر اساس انسانیت بوده، بنابراین فقط میدانم این رفتارها هیچکدام درست نخواهد بود». او در پایان صحبتهایش از ترسی که این روزها تجربه میکند، میگوید: «آن روز اگر مردم نمیآمدند، آنها من را خفه کرده بودند. بعد از آن هم در بین مردم داخل سفارت ماندم تا اگر دوباره به من حمله کردند، بقیه شاهد باشند.
به دلیل اتفاقی که افتاد کارهای تمدید پاسپورتم انجام نشد و الان اصلا توان روحی آن را ندارم که دوباره آنجا بروم. من فقط میخواهم ضمانتی باشد که اگر دوباره به آن سفارت رفتم، زنده بروم و برگردم. من میترسم، چون دیدهام که آنها در کشور ما چگونه آدم کشتند. همه اینها در حالی است که در بیانیه سفارت ذکر کردند این ضربوشتم ارتباطی به سفارت نداشته و حادثه بیرون از ساختمان سفارت رخ داده است. بااینحال اگر من را میکشتند هم میگفتند کار سفارت نبوده است و من از این موضوع ترس دارم».
این نخستین رفتار خشونتآمیز سفارت نبوده
طبق گفتههای فعالان حوزه مهاجرت و حتی برخی از افغانستانیها، ایندست رفتارها با روی کار آمدن طالبان در سفارت دیده میشود که نیاز به نظارتهای حقوقبشری دارد. «قمر تکاوران»، فعال و پژوهشگر حوزه مهاجرت، در گفتوگویی که با «شرق» داشت به این موضوع اشاره دارد و میگوید: «این نخستین مورد از برخورد خشونتآمیز طالبان نیست و بعد از اینکه طالبان سفارت افغانستان در ایران را به دست گرفت، گاهبهگاه از این نوع برخوردهای نامناسب میشنویم. پیشتر هم ماجرای سیلیخوردن عکاس ایرانی در کنسولگری افغانستان در مشهد به دست نیروهای طالبان خبری شده بود؛ پس واضح است که برخوردها در سفارت نیازمند توجه و نظارت بیشتر افرادی است که به حقوق بشر اهمیت میدهند و انسانیت را ارج مینهند. تعبیر یکی از دوستان افغانستانی درباره برخوردهای سفارت این بود که «بعضی موقعها مثل حیوان رفتار میکنند». اینجا باید پرسید دولت ایران و جامعه بینالمللی کجا هستند و چرا هیچ پیگیری و نظارتی در این زمینه نمیبینیم؟».
سفارتخانهها بر اساس سیاستهای دولتشان عمل میکنند
بخشی این موضوعات به این شکل، ابعاد حقوقی دارد که «صالح نقرهکار»، وکیل پایهیک دادگستری و فعال حقوقی، در گفتوگو با «شرق» به آن میپردازد و میگوید: «در ضوابط بینالمللی، درست است که سفارتخانه در خاک ایران است، اما تحت نظامات دولت خود عمل میکند. از این منظر اگر جرمی هم در آن اقلیم واقع شود، سفارتخانه و دولت مذکور باید به آن رسیدگی کنند؛ بنابراین خارج از صلاحیت کیفری ایران است. ما با توجه به موضوع اصل صلاحیت سرزمینی که در نظام حقوقی خودمان داریم، اصولا این را تأکید میکنیم که هر جرمی در ایران واقع شود، میتواند در قلمرو جغرافیایی و صلاحیت سرزمینی بین ماده یک و دو قانون مجازات اسلامی مورد رسیدگی قرار گیرد. اما سفارتخانهها هرچند در خاک کشور پذیرنده هستند، اما تابع قواعد سرزمینی خودشان خواهند بود. بااینحال دادخواهی یک حق محفوظ برای هر انسان در عرصه بینالمللی است. هر فردی حتی از دولت خودش هم میتواند در جوامع بینالمللی تقاضای دادخواهی کند».