
آیا روابط تهران و واشنگتن پس از مذاکرات ایران و آمریکا بهبود مییابد؟
دور دوم مذاکرات هستهای ایران و آمریکا در رم، ضمن توافق بر آغاز کار کارشناسان فنی، به پیشرفتهایی ملموس دست یافت. با این حال، فشارهای داخلی از سوی تندروهای آمریکایی و مداخلات اسرائیل همچنان چالشهای جدی به شمار میروند. ترامپ با حمایت تیمی میانهرو، دیپلماسی را به گزینه نظامی ترجیح داده و امیدوار به یک توافق تاریخی است. هرچند اختلاف نظرها در کاخ سفید نمایان است، تلاشها برای دستیابی به توافق ادامه دارد.
به گزارش فرارو، دور دوم مذاکرات هستهای میان ایران و ایالات متحده در سفارت عمان در محله کامیلوچایا در رم برگزار شد. این مذاکرات در زمانی حساس و پرتنش در جریان است، جایی که ظاهراً دیپلماسی در کانون توجه قرار گرفته است، اما تهدیدات و پیامهای متناقض میان واشنگتن و تهران همچنان مانند تیغی برفراز این گفتوگوها آویخته است.
عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران، که پیش از این به عنوان یکی از چهرههای کلیدی در مذاکرات هستهای شناخته شده است، در این نشست نماینده ایران بود. در سوی دیگر، استیو ویتکاف، نماینده ویژه آمریکا در امور خاورمیانه است که تجربه طولانی در زمینه مذاکرات و سیاستهای منطقهای ندارد. این دور از مذاکرات، پس از دور نخست که در تاریخ ۱۲ آوریل در عمان برگزار شد، وارد فازی جدید از تلاشها و چالشها شده است.
آیا توافقی تاریخی در راه است؟
سیدعباس عراقچی، وزیرخارجه ایران در اولین اظهار نظر خود درباره نتیجه مذاکرات ایران و آمریکا در رم بیان کرد: «از چهارشنبه مذاکرات فنی در سطح کارشناسان در عمان برگزار میشود و شنبۀ آینده دور سوم مذاکرات برگزار خواهد شد.» عباس عراقچی در گفتوگو با خبرگزاری صداوسیما گفت: «امروز ما حدود چهار ساعت جلسه داشتیم و جلسه خوبی بود و مذاکرات رو به جلو است. اینبار موفق شدیم درخصوص یک سری اصول و اهداف به یک تفاهم بهتری برسیم و نهایتا قرار شد مذاکرات ادامه یابد و وارد مرحله بعدی شود، به این ترتیب که جلسات کارشناسی شروع شود.»
بدر البوسعیدی، وزیر امور خارجه عمان با انتشار پستی در حساب کاربری خود در شبکه اجتماعی ایکس (توییتر سابق) با سپاسگزاری از عباس عراقچی؛ وزیر خارجه جمهوری اسلامی و استیو ویتکاف، فرستاده ویژه ترامپ برای مذاکره هستهای با دولت ایران و قدردانی از «رویکرد سازنده» آنها به مذاکرات نوشت: «روند مذاکرات شتاب گرفته و اکنون حتی احتمالات بعید نیز ممکن به نظر میرسند.»
سخنگوی وزارت خارجه عمان جزئیاتی از نشست امروز در رم را اعلام کرد. این سخنگو در بیانیهای که وزارت خارجه عمان منتشر کرد، گفت: «گفتوگو و ارتباط شفاف تنها راه دستیابی به تفاهم و توافقی قابل اعتماد است که به نفع همه طرفها در سطوح منطقهای و بینالمللی باشد.» وی تاکید کرد که مذاکرات رم «به توافق طرفها برای ورود به مرحله بعدی گفتوگوهایی که هدفشان دستیابی به یک توافق عادلانه، پایدار و الزامآور است، منجر شده است. توافقی که عدم وجود کامل سلاح هستهای در ایران را تضمین کند، تحریمها را به طور کامل لغو کند و در عین حال حق ایران برای توسعه انرژی هستهای صلحآمیز را حفظ کند.»
بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل ساعاتی پس از پایان دور دوم مذاکرات میان جمهوری اسلامی و آمریکا تاکید کرد متعهد است تا به ایران اجازه دستیابی به سلاح هستهای را ندهد. نتانیاهو در پیامی از پیش ضبط شده که از تلویزیون اسرائیل پخش شد گفت: «من مصمم هستم تا به ایران اجازه ندهم به سلاح هستهای دست پیدا کند. من از این هدف کوتاه نمیآیم. من چیزی را رها نمیکنم و یک میلیمتر هم عقب نمینشینم.»
نشانه های مثبت
در تحلیل روند جاری مذاکرات هستهای، دو نشانه برجسته وجود دارد که میتواند به عنوان علامتهای مثبت از پیشرفت ملموس در این مذاکرات تلقی شود. نخستین نشانه، توافق بر آغاز کار کارشناسی هیئتهای فنی دو طرف است. این امر حاکی از آن است که عباس عراقچی و استیو ویتکاف در خصوص چارچوب کلی مذاکرات به توافق رسیدهاند و اکنون، مرحله اجرایی آن توسط متخصصان و کارشناسان فنی مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
دومین نشانه امیدوارکننده، کوتاهی فاصله زمانی میان شروع کار کارشناسان و ارزیابی نتایج آن توسط مقامات ارشد است. کارشناسان از چهارشنبه کار خود را آغاز خواهند کرد و عراقچی و ویتکاف تنها سه روز بعد، یعنی روز شنبه، نتایج آن را مورد بررسی قرار خواهند داد. این سرعت عمل در فرآیند ارزیابی، نشاندهنده این است که کارهای پیچیده و زمانبر در پیش نیست و مذاکرات در مسیر نسبتاً سریع و هماهنگ پیش میرود.
علی مطر، روزنامهنگار برجسته لبنانی و نویسنده در روزنامه «الاخبار»، در حساب کاربری خود در ایکس به تحلیل دور دوم گفتوگوهای واشنگتن و تهران در رم پرداخت و به نظر میرسد که این گفتوگوها بهطور کلی سازنده بوده است. شواهد و نشانههایی که این ارزیابی را تأیید میکنند شامل توافق بر برگزاری دور جدید گفتوگوها و آغاز بررسی مسائل فنی است. به نظر میرسد آمریکاییها در این دور از مذاکرات خواستههای جدیدی مطرح نکردهاند که باعث تحریک طرف ایرانی شود، در حالی که ایران نیز در این مرحله ضمانتهایی ارائه کرده است که نشان میدهد قصد دستیابی به سلاح هستهای را ندارد.
اما با وجود این پیشرفتها، دو چالش عمده باقی مانده است. نخستین چالش، دیدگاههای تندروهای آمریکایی است که در تلاشاند تا روند مذاکرات را با ایجاد موانع و فشارهای داخلی، به بنبست بکشانند. دومین چالش، اقدامات پنهانی و آشکار اسرائیل است که تلاش دارد هر گونه توافقی را که ممکن است به بهبود روابط ایران و آمریکا منجر شود، از بین ببرد. اسرائیل، در واقع، در این تلاشها بهطور غیرمستقیم از دیدگاه تندروهای آمریکایی نیز بهرهبرداری میکند و به نظر میرسد این دو جریان، در کنار یکدیگر، بهطور جدی در تلاش برای مختل کردن روند گفتوگوهای جاری هستند.
هالی داگرس، پژوهشگر موسسه واشنگتن برای سیاست خاور نزدیک در شبکه اجتماعی ایکس به تحلیل روند مذاکرات اخیر پرداخت و با توجه به تغییر موضع علنی استیو ویتکاف، نماینده آمریکا در این مذاکرات در خصوص موضوع غنیسازی، اظهار داشت که منتظر بود مذاکرات به طور منفی پیش بروند. اما بر اساس ارزیابی او، این مذاکرات به خوبی پیش رفته است.
تریتا پارسی، کارشناس ارشد مسائل بین الملل در اندیشکده کوئینستی، در تحلیل خود از نتایج مذاکرات اخیر ایران و آمریکا در رم نوشت: «اگرچه موفقیت به هیچ وجه تضمین شده نیست، اما به نظر میرسد مسیری به سوی موفقیت در حال شکلگیری است. با این حال، مسائل دشوار و پیچیدهای همچنان بر سر راه باقیماندهاند، مانند خواستههای تهران برای تضمینهای قوی مبنی بر اینکه ایالات متحده به این توافق پایبند خواهد بود.»
وی در ادامه تاکید کرد که «دولت ترامپ ممکن است فرصتی برای دستیابی به توافقی بهتر از توافق هستهای سال ۲۰۱۵ داشته باشد؛ چرا که او تمایل به قرار دادن تخفیف تحریمها در مرحله ابتدایی مذاکرات دارد. باز شدن بازار ایران به روی شرکتهای آمریکایی میتواند یک برد-برد باشد؛ چرا که اقتصاد ایران به شدت نیازمند کمک است و شرکتهای آمریکایی از دسترسی به این بازار بزرگ و تا حد زیادی دستنخورده سود زیادی خواهند برد. این حضور همچنین میتواند به عنوان یکی از کارآمدترین تضمینهای سیاسی باشد که ایالات متحده به این توافق پایبند خواهد بود.»
در واکنش به خبر حضور دو مقام اسرائیلی در رم، تریتا پارسی در توئیتی دیگر نوشت: «هر جا که ویتکاف میرود، ران درمر اسرائیلی و بارنیا، رئیس موساد، حضور دارند تا دیپلماسی ایران-ترامپ را خراب کنند. ابتدا پاریس (با حضور هر دو) و اکنون رم (فقط درمر). نباید این امر عادی باشد که آمریکا دوستی داشته باشد که اینچنین به جلوگیری از دستیابی آمریکا به صلح متعهد باشد.»
اختلاف نظر در کاخ سفید: دیپلماسی یا فشار حداکثری
روزنامه واشنگتن پست، روز پنجشنبه به نقل از مقامات آمریکایی و منابع آگاه گزارش داد که «دونالد ترامپ»، رئیسجمهور ایالات متحده، علیرغم فشارهای شدید اطرافیانش برای حمله به مراکز هستهای ایران، تصمیم گرفته است که مسیر دیپلماسی را با تهران ادامه دهد. این تصمیم ترامپ در حالی اتخاذ شده که برخی از چهرههای تندرو نظیر «مایک والتز»، مشاور امنیت ملی و «مارکو روبیو»، وزیر خارجه آمریکا، به شدت خواستار اقدام نظامی علیه توانمندیهای هستهای ایران بودند. در مقابل، چهرههایی با رویکردی میانهروتر همچون «جیدی ونس»، معاون رئیسجمهور، «تولسی گابارد»، مدیر اطلاعات ملی و «تاکر کارلسون»، روزنامهنگار آمریکایی، ترامپ را به اتخاذ رویکردی متعادلتر ترغیب کرده و نسبت به پیامدهای منفی یک درگیری جدید در خاورمیانه هشدار دادند.
جیدی ونس، معاون ترامپ و استیو ویتکاف، نماینده آمریکا در مذاکرات، بر این باورند که دیپلماسی میتواند به یک توافق هستهای منجر شود و ایالات متحده باید برای دستیابی به این توافق، در برخی موارد آمادگی مصالحه و انعطافپذیری از خود نشان دهد. در مقابل، مقامات ارشد دیگری همچون مارکو روبیو و مایک والتز، با دیدگاهی شکاکانه و محتاطانه، همچنان از رویکرد «فشار حداکثری» علیه جمهوری اسلامی ایران حمایت میکنند.
این تضاد دیدگاهها و رویکردها به وضوح نشاندهنده تعارضات درون تیم سیاستگذاری ایالات متحده است، اما به نظر میرسد که این تناقضات در اصل بخشی از استراتژی فشار هستند که هدف آن وادار کردن ایران به تصمیمگیری سریعتر و بهطور بالقوه، به دست آوردن امتیازات بیشتر از تهران باشد. هرچند که این اختلافات به خودی خود نمیتوانند تأثیر عمیقی بر روند کلی مذاکرات بگذارند، چرا که در سیاستهای بینالمللی معمولاً طرفهای مذاکرهکننده سعی دارند آخرین فشارها را اعمال کنند تا در نهایت در مذاکرات امتیازات بیشتری بهدست آورند. این نمایشهای فشار، در واقع، تنها ابزاری برای تقویت موقعیت در مذاکرات به شمار میآیند و تأثیر چندانی بر اصل فرآیند دیپلماسی نخواهند داشت.
در شرایط کنونی، آنچه ترامپ را برای ورود به توافق احتمالی ترغیب میکند، بیش از آنکه مبتنی بر محاسبات راهبردی باشد، ریشه در ملاحظات شخصی و روانی او برای ثبت یک دستاورد بینالمللی به نام خود دارد؛ بهویژه در وضعیتی که بحرانهایی مانند جنگ غزه، گروگانهای آمریکایی، منازعه اوکراین و بلاتکلیفی در جنگ تعرفهها، دست او را از پروندههای خارجی پررنگ کوتاه کرده است. با این حال، حتی در صورت حصول یک توافق، اگر رفع تحریمها برای اقتصاد آمریکا آورده ملموسی نداشته باشد، این احتمال وجود دارد که ترامپ در آینده با مشاهده بهرهبرداری سایر بازیگران، مسیر اجرای توافق را با مانعتراشی در فرآیند رفع تحریمها یا اعمال فشارهای جانبی بر شرکتها و شرکای اقتصادی ایران به هم بزند. در این صورت، بازی ممکن است بدون خروج رسمی از توافق، به شکلی پنهان مختل شود.