
خرچ نجومی برای میهمانیهای وزرا: ۲۰ میلیارد ناقابل
چندده هزار کیلومتر این طرفتر و چند روز پس از مراسم سال نوی میلادی، مراسم سال نوی ایرانی برگزار میشود. تفاوت مراسم ایرانی با مدل غربی آن در این است که غربیها هم همزمان با برگزاری مراسم آن را پوشش گسترده میدهند و تمام خبرگزاریها را در پوشش این مراسم دخیل میکنند و به این ترتیب موجی از جمعیت را به سمت محل برگزاری روانه میکنند، نه اینکه با برگزاری یک مراسم حداقلی، از جمعیت چندده میلیون نفری تهران، نهایتاً به چند هزار نفر شرکتکننده قانع شوند.
حالا برگزارکننده این جشن بیسر وصدا کیست؟ وزارت ارشاد، درستش همین است. متولی بخشی از فراغت مردم و ارتباط هویتیشان با مراسمها وزارت ارشاد است. چقدر برای این مراسم و سمفونی نوروز 1404 هزینه کرده؟ بنا بر اطلاع «فرهیختگان» حدود 20 میلیارد تومان. آیا مشخص شده این هزینه برای چه مسائلی صرف شده؟ تاکنون هیچ خبری را ارشاد نگفته. مهمانانش چه کسانی هستند؟ سیدعباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد، سیدرضا صالحی امیری وزیر میراث و گردشگری، عباس عراقچی وزیر امور خارجه، احمد میدری وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی، یومیکو ایشیکاوا-تاکاشیما نماینده سازمان ملل در تهران، سفرای وزارت خارجه، میرجلالالدین کزازی، مهدخت معین و عبدالمهدی مستکین (معاون فرهنگی سازمان یونسکو در ایران)، حجتالله ایوبی دبیر ستاد جهانی نوروز و جمعی از مدیران فرهنگی و هنری. ساعت برگزاری چه زمانی است؟ بهترین زمانی که میشود یک مراسم پرجمعیت را برگزار کرد؛ بعد از افطار جمعه، 24 اسفند ماه 1403، حوالی ساعت 8 تا 10 شب. چقدر برای مراسم تبلیغ میشود؟ تقریباً نه صدایی از سیما میآید و نه خود وزارت فرهنگ برای پوشش مراسم کنشی انجام میدهد.
حتی خبرگزاریها هم برای مراسم دعوت نمیشوند و به جز چند تصویر که خبرگزاری دولت منتشر میکند هیچ خبر دیگری منتشر نمیشود. اصلاً کار را سادهتر کنیم، آیا مخاطبان این متن خبر جشنِ نوروز برج آزادی را شنیدند؟ با توجه به حجم پوشش این مراسم و کنشهای مردم نسبت به چند خبر منتشر شده، میتوان گفت جمعهشب 24 اسفند ماه تقریباً هیچ صدایی از برج آزادی به بیرون درز پیدا نمیکند.
حدود دو هفته و چند روز پس از مراسم بیسروصدای برج آزادی و در شامگاه دوشنبه یازدهم فروردین ماه 1404، تالار وحدت میزبان سمفونی نوروز میشود. مهمانها دوباره همانهایی هستند که دو هفته و چند روز قبل به مراسم برج آزادی آمدهاند، البته به جز عراقچی که کمکم درگیر مذاکرات میشود و سیدرضا صالحی امیری که به مراسم نمیآید؛ سیدعباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و احمد میدری وزیر تعاون، کار رفاه و رفاه اجتماعی، رائد فریدزاده رئیس سازمان سینمایی، محمد الهیاری مدیرعامل بنیاد فرهنگی هنری رودکی، حجت الله ایوبی دبیر ستاد جهانی نوروز و جمعی از مدیران فرهنگی و هنری از حاضران در سمفونی نوروز هستند. مراسمی که حالا بدتر از مراسم برج آزادی، هیچ خبری از مردم عادی نیست و به جز مصاحبه کوتاه وزیر با چند خبرگزاری دیگر سروصدایی از مراسم بیرون نمیآید.
20 میلیارد برای میهمانیهای وزرا، بدون شفافیت
شاید مهمترین پرسش از ارشاد این است که دقیقاً این دو مراسم را برای چه کسی برگزار کرده؟ مراسمی که حجتالله ایوبی مسئول برگزاری آن است. ایوبی که سالها چه در دولتهای اصولگرا و چه اصلاحطلب معاونت وزیر را برعهده داشته از طرف سیدعباس صالحی، سمت دبیر ستاد اجرایی نکوداشت نوروز و عید فطر را برعهده میگیرد. اینکه چنین مسئولیت به فردی سپرده میشود که سمت معاونت وزیر و حتی مسئول کمپین انتخاباتی یکی از کاندیداهای ریاست جمهوری در انتخابات 1403 را بر عهده داشته، نشان میدهد سیدعباس صالحی به دنبال بهرهوری حداکثری از چنین مراسمی بوده، با این حال برای حاصل کار ایوبی تنها یک کلمه میتوان انتخاب کرد؛ ضعیف.
از طرفی وزارت ارشاد دولت چهاردهم که تاکنون علاقه جدی برای شفافیت نشان داده و از هیچ تلاشی برای شفافسازی فروگذار نکرده، بهتر است به فکر شفافسازی هزینههای این 20 میلیارد تومان هم باشد. با این حال، ارشاد دولت چهاردهم تاکنون مرغ خودش و نه دولت همسایه را غاز دانسته و شفافسازی را برای دیگران ترجیح میدهد.
به نظر میرسد ماجرای دورهمیهای مسئولانه که به نام نکوداشت نوروز و عیدفطر برگزار شده، فرصت خوبی باشد برای این شفافسازیها که ببینیم هزینهکردهای دولت چهاردهم دقیقاً در کدام زمینهها در حال خرج و مصرف است و آیا بهرهوری که مدنظر وزیر ارشاد است اتفاق افتاده یا خیر؟
اینکه عدد 20 میلیاردی برای یک مراسم فرهنگی، آن هم در اعیاد نوروز و عید فطر هزینه شود اصلاً چیز بدی نیست و اتفاقاً با توجه به وضعیت کنش سایر اکران فرهنگی در مراسمها، اتفاقا لازم و واجب است اما مسأله اصلی این است که به ازای این 20 میلیارد تومان چقدر برای دولت آورده ایجاد شده است؟ آیا مراسم برج آزادی را عده قابل توجهی از مردم دیدهاند؟ آیا صرف یک سمفونی و یک جشن با حداقل امکانات برای دو عید بزرگ ایرانیان و مسلمین کافی است؟ آیا نمیشد همین دو مراسم با سایر مراسم ارگانها ترکیب شود و مخاطب بیشتر بگیرد؟ آیا نمیشد به جای سمفونی ایده بهتری برای یک مراسم مردمی داشت؟ همه اینها پرسشهایی است که میتوان از مجری این مراسم یعنی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی پرسید. وزارتخانهای که در برابر روحیات جمعی جامعه مسئولیت دارد و اگر بخواهد به صرف چند کنش بدون خلاقیت اکتفا کند، قطعاً به عنوان حلقه واسط میان مردم و دولت، کارکردش را از دست میدهد.
ارشاد در همین چندماهه اخیر که مسئولیت گرفته، چندین جشنواره و مراسم برگزار کرده، با این حال هیچکدام از این مراسمها و جشنوارهها مانند سینما حقیقت و جشنواره فیلم کوتاه، هنوز به شفافیت مالی نزدیک نشدهاند و این نشان از دور بودن ایده شفافیت ارشاد از عرصه عمل دارد.
شفافیت تنها صورتحساب نشان دادن نیست
این تنها پروژههای فیزیکی و مربوط به وزارت صنعت و معدن و مسکن نیستند که هنگام شکست خوردنشان نیاز به توضیح داشته باشند، بلکه پروژههای معنوی و فرهنگی در صورت نتیجهبخش نبودن و عدم اقبال عمومی به توضیح دلایل شکستشان توسط دولت برگزارکننده نیاز دارند، بخصوص در زمانی که گفتمان دولت وفاق و بنا بر قول وزیر، حلقه اتصال وفاق میان مردم و مسئولان وزارت ارشاد و عملکرد این وزارتخانه است. عملکردی که عمده آن ذیل عملکرد معنوی به حساب میآید. ارشاد سیدعباس صالحی اگر میخواهد به وعدههای شافیفتش که در برنامه 17 صفحهای او آمده(برنامه تقدیمی به مجلس برای تأیید صلاحیت) پایبند باشد، نیاز دارد عملکرد معنوی وزارتخانه خود را هم بیان کند و آنها را هم به بوته نقد بکشاند.
اگر دو مراسمی که مسئولیت اجرای آن را ایوبی داشته، صرفاً برای مسئولان رده بالا بوده، دولت باید توضیح دهد که دقیقاً دلیل این اتفاق چیست؟ چون از میان مسئولان بینالمللی تنها نمایندگان یونسکو و سازمان ملل در این مراسمها حضور داشتهاند، حضور سفرا در آن بسیار کمرنگ است.
از طرفی اگر این مراسمها برای مردم بوده و نتوانسته به مخاطب هدف اصابت کند، دولت باید دلایل این اتفاق را شرح دهد، زیرا مردم نشان دادهاند که نسبت به مراسمهای شادی برگزار شده در کشور، حتی در بیبرنامهترین موارد آن، حضور به هم میرسانند و از آن استقبال میکنند. کما اینکه از مراسم بدون تبلیغ و سر برج آزادی هم استقبال کردند.
به نظر میرسد دولت اگر میخواهد جشنهایی در حد و اندازه غربیها برگزار کند بهتر است در ابتدا مخاطبانش را بشناسد و بعد به فکر هزینههای 20 میلیاردی بیفتد، هزینههایی که اگر همینگونه و بدون بهرهوری و شفافیت به خرج برسد، وضعیت بودجه وزارت ارشاد بدتر از شرایط فعلی خواهد شد.