روایت نتانیاهو از لحظاتی که ایران در آستانه کشف عملیات پیجرها بود: در هفته سوم سپتامبر فهمیدیم که حزب‌الله سه پیجر برای اسکن به ایران فرستاده‌

روزنو :بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل گفت: «در هفته سوم سپتامبر فهمیدیم که حماس — یا بهتر بگویم حزب‌الله — سه پیجر برای اسکن به ایران فرستاده‌اند. ما قبلاً دستگاه اسکنری را که قرار بود بیاورند، بمباران کرده بودیم، پس از شر آن و کسی که با آن کار می‌کرد خلاص شدیم. اما حالا این یکی را داشتند و، خب، مقدار بسیار کمی TNT در آن‌ها بود.»

روایت نتانیاهو از لحظاتی که ایران در آستانه کشف عملیات پیجرها بود: در هفته سوم سپتامبر فهمیدیم که حزب‌الله سه پیجر برای اسکن به ایران فرستاده‌ / قبلاً دستگاه اسکنری را که قرار بود بیاورند، بمباران کرده بودیم / معلوم شد که دارند اسکن می‌کنند؛ وقتی فهمیدم، دیوانه شدم / پرسیدم: [اسکن] چقدر طول می‌کشد این کار؟ گفتند ممکن است یک روز طول بکشد؛ گفتم: باید فوراً عملیات را انجام دهیم

بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل از آستانه کشف عملیات پیجر توسط ایران خبر داد.

وی در این باره گفت: «در هفته سوم سپتامبر فهمیدیم که حماس — یا بهتر بگویم حزب‌الله — سه پیجر برای اسکن به ایران فرستاده‌اند. ما قبلاً دستگاه اسکنری را که قرار بود بیاورند، بمباران کرده بودیم، پس از شر آن و کسی که با آن کار می‌کرد خلاص شدیم. اما حالا این یکی را داشتند و، خب، مقدار بسیار کمی TNT در آن ها بود.»

وقتی مأمور موساد چند ماه قبل آن را به من نشان داد و گزارشی درباره تعداد افرادی که داخل داشتیم می‌داد، به او گفتم: «خب، واقعاً قرار است کار کند؟ چقدر TNT در آن قرار دارد؟» گفت: «نمی‌دانم. نانو... نانوگرم، یک چیزی در این مایه‌ها.»

گفتم: «خب این که کاری نمی‌کند!» گفت: «نه، کارش را انجام می دهد.»

گفتم: «بده ببینم.» پیچر را گرفتم و به چوب‌کاری دیوار دفترم پرت کردم — و یک فرورفتگی ایجاد کرد. گفتم: «باشه. بروید جلو.»

ولی بعد آماده عملیات بودیم، و معلوم شد که دارند اسکنش می‌کنند. وقتی فهمیدم، دیوانه شدم. گفتم: «چی؟ چرا به من نگفتید؟» گفتند: «خب، چند روز پیش اتفاق افتاده است.»

پرسیدم: «چقدر طول می‌کشد این کار؟» گفتند ممکن است یک روز طول بکشد.

گفتم: «خب، باید فوراً انجامش بدهیم.»